About Me
مريم خانوم!
شيفتهي صدای محمد اصفهانی، کتابهاي پائولو کوئيلو، ترانههاي اندي و کليهي زبانهاي از چپ به راست و برعکس! پروفایل کامل مریمی.. Maryami_Myself{@}yahoo.com Previous Posts Friends Ping تبادل لینک اونایی که بهم لینک دادن Maryam, Me & Myself* 118 GSM ويکيپديا No Spam پائولو کوئیلو آرش حجازی محمد اصفهانی انتشارات کاروان ميديهاي ايراني Google Scholar Song Meanings وبلاگ پائولو کوئیلو کتابهاي رايگان فارسي Open Learning Center ليست وبلاگهاي به روز شده
لينک دادن، به معناي تائيد مطالب از جانب من نيست.
Archive
● بهمن۸۲ Counter Subscribe
ايميلتون رو وارد کنين تا مطالب جديد براتون فرستاده بشه.
|
Sunday, August 22, 2004
روز واقعه!
اون روز،رسما داشتم خفه مي شدم.نشسته بوديم داشتم چاي مي خوردم که يه دفعه دختر خاله م يه حرف خنده داري زد.داشتم سعي مي کردم نخندم که خواهرم يهو زد زير خنده.منم ديگه نتونستم نخندم.آقا قنده پريد تو گلوم،نفسم درنميومد.هرکاريش مي کردم،نه بالا ميومد،نه پايين مي رفت.گير کرده بود تو گلوم.خيلي وحشتناک بود.ديگه نمي تونستم بشينم.خواهرم هم هي با مشت!!!مي کوبيد به پشتم که مثلا کمکم کنه.مامانم هم هي مي گفت:هيچي نيست!چرا اينطوري مي کني؟-مثلا مي خواست من هول نشم و نفهمم دارم خفه ميشم-دختر خاله م هم هيچي نمي گفت.همينطور ساکت نشسته بود.خاله م هم توي اون اتاق،داشت با تلفن حرف مي زد.اصلا متوجه نشد اين طرف چه واويلاييه! ديگه نمي تونستم بشينم.توي اتاق راه مي رفتم.جدا داشتم مي مردم.جالبه که اين وسط،فکر مي کردم يادم باشه برم اينو توي بلاگم بنويسم.به مسئله مهمتري نمي تونستم فکر کنم!خلاصه بعد از کلي تلاش،بالاخره قنده رضايت داد و تونستم نفس بکشم.حالا نمي دونم واسه چي گريه م گرفته بود.بعد آدم از اين لجش مي گيره که بقيه مي خندن ميگن فکر کرديم سر کاريه! يه بارم يادمه ماه رمضان بود،باميه پريد توي گلوم.اون موقع نمي خنديدم.نمي دونم يه دفعه چي شد که پريد تو گلوم.خيلي هم شيرين بود.مردم تا تونستم نفس بکشم.صد رحمت به خفه شدن توي استخر.لااقل ميگن طرف،عرضه شناکردن نداشت يا پاش گرفت،نتونست شنا کنه.ديگه نميگن خدا بيامرز! چاي خوردن هم بلد نبود.دو نقطه دي! [Link] [0 comments] |