Maryam, Me & Myself

يادداشت‌هاي مريم خانوم



About Me



مريم خانوم!
شيفته‌ي صدای محمد اصفهانی، کتاب‌هاي پائولو کوئيلو، ترانه‌هاي اندي و کليه‌ي زبان‌هاي از چپ به راست و برعکس! پروفایل کامل مریمی..



تاريخ تولد بلاگ‌م: ۲۸ دي ۸۲

Maryami_Myself{@}yahoo.com


Previous Posts





Friends





Ping
تبادل لینک
اونایی که بهم لینک دادن
Maryam, Me & Myself*

118
GSM
ويکي‌پديا
No Spam
پائولو کوئیلو
آرش حجازی
محمد اصفهانی
انتشارات کاروان
ميدي‌هاي ايراني
Google Scholar
Song Meanings
وبلاگ پائولو کوئیلو
کتاب‌هاي رايگان فارسي
Open Learning Center
ليست وبلاگ‌هاي به روز شده
لينک دادن، به معناي تائيد مطالب از جانب من نيست.

Google PageRank Checker Tool



Archive


بهمن۸۲
اسفند۸۲
فروردين۸۳
ادامه فروردين۸۳
ارديبهشت۸۳
خرداد۸۳
تير۸۳
مرداد۸۳


Subscribe



ايميل‌تون رو وارد کنين تا مطالب جديد براتون فرستاده بشه.





Wednesday, September 08, 2004
آهای دختر چوپون

من اومدم!یعنی دیشب رسیدم ولی حال آپدیت و اینا رو نداشتم.بس که کم جنبه تشریف دارم.حالم حسابی خوب میشه توی ماشین!دو نقطه دی!بابا کاش حالم به هم می خورد.احساس می کنم جونم داره بالا میاد.ماشین هی این پیچ های جاده رو می پیچید...وای!جاده هم که شلوغ(انگار نه انگار که وسط هفته بود)هی میزد روی ترمز.قیافه من دیدنی بود فقط!آخر سر دیدم دیگه نمی تونم بشینم روی صندلی.نه می تونستم بخوابم،نه بشینم،نه هیچی!3تا صندلی آخر خالی بود.یه دختره خوابیده بود اونجا داشت با خیال راحت جک تعریف کردن این حمید ماهی صفت رو تماشا می کرد.خواهراش هم یکی از یکی خوشحالتر.کشتن همه رو بس که بلند بلند حرف زدن و داد زدن و خندیدن و سوت و دست و اینا واسه فیلمه!یه بند هم می خوردن.من نگاشون می کردم حالم بد می شد.دیگه زدم به پررویی.رفتم بهش گفتم اگه حالت بد نیست لطفاً بلند شو جاتو بده به من.دارم میمیرم تقریباً.دختره انقدر تعجب کرده بود!لابد نمی تونست تصور کنه کسی توی ماشین حالش انقدر بد باشه که نتونه یه بند حرف بزنه و بخنده و سر ملتو ببره.خلاصه ولو شدم روی صندلیها.حالم که یه کم جا اومد،بلند شدم رفتم روی صندلی خودم نشستم.یه ربع نشده بود که دوباره همونطوری شدم.وای خدا!دوباره بلند شدم رفتم عقب.این دفعه خواهر همون دختره خوابیده بود.اونم مونده بود من چرا اینطوری شدم.آخه اولش دیده بود چقدر حالم خوب بود و باهاش شوخی هم کردم و خندیدیم و اینا.دراز به دراز افتادم روی صندلیها.دیگه هم بلند نشدم تا آخرش.یعنی سعی کردم ولی دیدم دوباره دارم همونطوری میشم.اون چند تا خواهر و بچه هاشون که خیلی عادی(بهتر از حالت عادی) واسه خودشون بودن.روی صندلی جلوییم هم دو تا پسر نشسته بودن که من واقعاً بهشون حسودیم شد بس که راحت نشسته بودن.یکیشون که نگاش می کردی فکر می کردی توی خونه روی مبل نشسته بس که راحت بود.ساکت و آروم واسه خودش نشسته بود.اون یکی هم هی جابجا می شد روی صندلیش و به جک ها می خندید یا فیلم رو با دقت نگاه می کرد حسابی.چند دقیقه بار هم چک می کرد ببینه من بهتر شدم یا نه!خلاصه مردم تا رسیدیم.

عروسی که جاتون خالی.من شش سال و نیم بود عروسی نرفته بودم!(خب به من چه!عروسی نبود برم!)فقط بدیش این بود که عروسی هاشون رو زنونه مردونه نمی کنن چون مردها بهشون برمی خوره حسابی!دیگه من بیچاره هم تمام مدت روسری سرم بود ولی خیلی خوب بود.کلللللللی خندیدیم مخصوصاً به رقص بعضی آقایون که واقعاً اگه خودتم بودی می ترکیدی از خنده.فرداش هم که پاتختی بود.دیروز صبح هم تند تند رفتیم دریا ولی هوا بارونی بود و دریا هم حسابی قاط زده بود و اینا.حیف که پاسپورتم رو نبرده بودم وگرنه تا شوروی می خواستم شنا کنم.حیف شد دیگه.موقع برگشتن هم کلی خودمو قسم دادم و واسه خودم شعر خوندم و خاطره تعریف کردم و اینا! که حالم بد نشه.خلاصه به خیر گذشت.دو نقطه پی!

باز من دو روز نبودم این دوس جون چشم منو دور دید رو بلاگم افاضات کرد واسه ملت.کامنتدونی همچنان فکر کنم مشکل داره ولی درست میشه ایشالا.می دونستم یه چیزی رو بلاگم نوشته.تا رسیدم اومدم ببینم چی نوشته!مرسی واسه آفلاینهاتون مخصوصاً دوستای شمالی که کلی تعارف کرده بودن واینا.از لطف همه تون ممنون.فیلم عروسی یکی از عمه های مامانم رو آوردیم ببینیم.توش آهنگ آهای دختر چوپون سیاوش صحنه رو هم داشت(مال چند سال پیشه فیلمه)خیلی آهنگ بی کلاسیه ولی من خوشم میاد ازش.صوتیشو کسی نداره؟من تصویریشو دارم.حال دانلود کردن برنامه و جدا کردن صوت از تصویر رو هم ندارم به جون خودم.شایدم برم از سایتش دانلود کنم.با این اینترنت نفتی فکر کنم 100 سال طول بکشه...زیاده عرضی نیست.فعلاً...

[Link] [0 comments]






0 Comments: