Maryam, Me & Myself

يادداشت‌هاي مريم خانوم



About Me



مريم خانوم!
شيفته‌ي صدای محمد اصفهانی، کتاب‌هاي پائولو کوئيلو، ترانه‌هاي اندي و کليه‌ي زبان‌هاي از چپ به راست و برعکس! پروفایل کامل مریمی..



تاريخ تولد بلاگ‌م: ۲۸ دي ۸۲

Maryami_Myself{@}yahoo.com


Previous Posts





Friends





Ping
تبادل لینک
اونایی که بهم لینک دادن
Maryam, Me & Myself*

118
GSM
ويکي‌پديا
No Spam
پائولو کوئیلو
آرش حجازی
محمد اصفهانی
انتشارات کاروان
ميدي‌هاي ايراني
Google Scholar
Song Meanings
وبلاگ پائولو کوئیلو
کتاب‌هاي رايگان فارسي
Open Learning Center
ليست وبلاگ‌هاي به روز شده
لينک دادن، به معناي تائيد مطالب از جانب من نيست.

Google PageRank Checker Tool



Archive


بهمن۸۲
اسفند۸۲
فروردين۸۳
ادامه فروردين۸۳
ارديبهشت۸۳
خرداد۸۳
تير۸۳
مرداد۸۳


Subscribe



ايميل‌تون رو وارد کنين تا مطالب جديد براتون فرستاده بشه.





Friday, September 03, 2004
OK

*همیشه فکر میکردم خلاء جای خیلی دوریه. ولی نیست.
خلاء یعنی یه صندلی خالی کنار من.
یعنی موبایلی که جواب نمیده.
خلاء یعنی جات خالیه.
یعنی دلم تنگ شده...کپي رايتش

*میگن سریعترین ضربان قلب مال قناریهاست با یه چیزی حدود 1000 تپش در دقیقه. آهسته ترین مال فیلهاست با 37 تپش در دقیقه.
یه روزی ازت خواهم پرسید که چه جوری از این فیل قناری ساختی...کپي رايتش

*آن روزها
وقتي من
كوچكتر بودم
خيلـــــــي
بزرگتر بودم...!کپی رايتش

*:New Status Message
a New PC a New Life آی گفتی...


*همه ما هر روز دم از دوستی و محبت و عشق می زنيم ولی به راستی کداميک قادريم اين کلمات رو معنی کنيم؟ کدام يک می توانيم تعريف درستی از عشق ارائه کنيم؟ واقعآ اگر چگونه باشيم يعنی عاشقيم؟؟؟ روابط آدمها رو که نگاه می کنم همه در يک چهار چوب و کليشه خاص است.برای دوست داشتن بايد مرز گذاشت.يعنی نمی شود در جامعه زندگی کنی و بتوانی خيلی راحت احساسات درونيت را بگويی.خيلی دوست داشتنها، دوست داشتنهای ممنوع است که از نظر روابط حاکم بر جامعه مجاز نيستی که خيلی راحت و پاک بگويی که دوستت دارم.چرا؟؟؟

*تو مراسم افتتاحيه هم كه پنداری تيم ايران از تمام دنيا طلبكاره و اومده يونان تا ارث آباء اجداديش رو باز پس بگيره. اعضاء كاروان اعزامی همچين اخمی كرده بود كه انگار همه اونهايی كه اونجا بودند رعيت و كلفت و نوكر ايران و ايرانی‌اند. يكی نيست فلسفه المپيك رو برای آقايون تعريف كنه و بهشون بگه بَبَم جان تو يه همچين جاهايی بايد چهره واقعی ايران رو نشون مردم دنيا بدين. وگرنه از لحاظ سياسی كه چهره و سيمامون كاملاً شفاف و آبرومندانه هست! ولی مثل اينكه ما بايد همه جا وصله ناجور باشيم. در حاليكه همه تيم‌ها شاد و شنگول وارد استاديوم ميشدند، ورزشكاران ايرانی كه البته فقط تعداد كمی از اونها تو مراسم حضور داشت، همچين ماتمی گرفته بودند كه انگار اومدند شب هفت باباشون!بقيه ش...

*یه وقتایی یه اتفاق هایی میوفته که آدم ناخودآگاه توی عقایدش تجدید نظر کنه.من خودم آدمی بودم که تا همین یه سال پیش(سر یه جریاناتی که پیش اومد)کلی نشستم فکر کردم.بذار از یه جای دیگه شروعش کنم.من واقعا خوشحالم از اینکه ایرانی هستم و البته شاید هر ملیت دیگه ای هم داشتم همین قدر به کشورم افتخار می کردم...ولی واقعا متاسفم که وضع الان کشور ما این طوری شده.ملت ما یه جورایی غم پرست شدن و انگار یه طورایی مجبورن که این مدلی باشن.یه مطلبی دیدم درباره موسیقی ایرانی که برام جالب بود.ایناهاش:
*و اما موسيقی:
نمی دانم تاکنون به اين انديشيده ايد که چرا ايرانيان اين همه به موسيقی غمگين علاقه دارند! و يا چرا نوحه خوانی اين همه ميان ايرانيان رواج دارد. اگر گمان می کنيد که به دليل مسلمان بودن ايرانيان است و يا اينکه بعد از اسلام ايرانيان به اين چيزها رو آورده اند و يا اگر بخواهيد آن را به صفويه يا جمهوری اسلامی ربط دهيد سخت در اشتباهيد. اين عادت ما مانند ديگر کارهايمان پيشينه چند هزار ساله دارد. آرياهای باستان موسيقی را به سه گروه دسته بندی ميکردند: ۱-موسيقی شاد. ۲-موسيقی غمگين. ۳-موسيقی ميانه(يعنی موسيقی که حد وسط آن دو باشد.) باور ايرانيان اين بود که موسيقی غمگين از آن طبقات بالای جامعه و آدم حسابی هاست. موسيقی شاد هم مال مردمان طبقات پايين جامعه بود و موسيقی ميانه را هم مربوط به آدمهای معمولی ميدانستند. در اين ميان چون ايرانيان خود را نجيب و بزرگزاده ميدانستند گرايش به سوی موسيقی غمگين داشتند و زمانی که اسلام و تشيع وارد ايران شد به توسعه آن پرداختند و تبديل به نوحه خوانی و تعزيه و مرثيه و ...شد.

فکر کنم علت غمگین بودن مردم ایران چیز دیگه ای باشه.یه نگاهی به تقویم بنداز.ببین چند روزش به مناسبتهای مختلف عزاست.همه مردم دنیا بر حسب اعتقاداتشون یه روزایی رو جشن می گیرن و یه روزایی رو عزا می دونن.من خودم مسلمونم و برای امامهامون احترام قائلم ولی آخه عزا گرفتن و تعطیل کردن هرچی فیلم و سریاله چه فایده ای داره؟حالا چون عزاست! همه باید حوصله شون سر بره و کلافه بشن؟یه سری هم ماه محرم و صفر عزا هست.غیر مسلمونها هم به امام حسین احترام میذارن ولی عوض اینکه راه به راه نوحه پخش کنن، چرا4کلمه حرف حساب نمی زنن که به درد 2 تا جوون بخوره؟من شخصاً با نوحه و اینا گریه م نمی گیره.تازه اگه خیلی خالی ببندن،شایدم خنده م بگیره حسابی!خب بابا زور که نیست! ولی اگه کسی قشنگ صحبت کنه،میشینم گوش میدم.خیلی ها هستن که مث منن...

بعدش ایام فاطمیه...20روز عزا می گیرن چون نمی دونن وفات دقیقاً کی بوده!بعد هی این نمایش های قدیمی و کوچه های خاکی و اینا رو نشون میدن با چند تا شاخه گل خونین که باید با دیدنش ما متنبه بشیم.دوباره یه سری توی ماه رمضون کاسه شیر و بچه های گریون رو نشون میدن.از این کارای کلیشه ای که به درد کسی هم نمی خوره.آخه تا کی؟دین و اعتقادات سر جای خودش محترمه ولی افراط یه چیز دیگه س.اونایی که منو می شناسن،می دونن چقدر به دینی که دارم پای بندم ولی این چیزا رو هم نمی پسندم واقعاً.حالا خدا نکنه جشن باشه.صداوسیما که رسماً خودش رو می زنه به کوچه علی چپ.دو سه ساعت مثلاً جشنه و تموم.فقط بلدن عزاها رو کشدار کنن.همین 13 رجب امسال...من هیچ وقت این جشن های مهدیه تهران و اینا رو تماشا نمی کنم.حوصله شو ندارم.اصلاً مشخص نیست اینی که می خونن مولودیه یا روضه س!چیه بالاخره؟امسال مامان و بابام رفته بودن.می گفتن کلی شاد می خوندن(حالا در اون حد که مجازه و اهلشن) و همه هم دست می زدن و شلوغ می کردن و کلی به همه خوش گذشته بود ولی وقتی روی آنتن بودن،قبلش به ملت ندا رو می دادن که شلوغ نکنن و ماتم بگیرن.خودشون هم غمگین می خوندن.می دونستی؟

یا مثلاً طرف داره توی برنامه مهتاب شدیداً گیتار می زنه و باهاش می خونه ولی ما فقط سر و گردن اومدن طرف رو می بینم و صدای گیتاره رو می شنویم.تصویر گیتار هم هیچی.نامرئیه اصلاً.خب ملت ما که گیتار ندیده نیستن.این حرکت چه معنی داره؟توهین مسلمی به شعور مردمه دیگه.من که نمیشینم نگاه کنم چون فقط حرص می خورم...یا مثلاً موسیقی سنتی.استاد افتخاری داره می خونه.یه آقایی هم سنتور می زنه براش.صد تا گل و گلدون و چمن رل(تخصصی شد بحث!) و درخت میارن می چینن جلوی سنتوره که یه وقت معلوم نشه.پس این صدا از کجا میاد؟یکی نشسته پشت سه طبقه درخت!هی به چپ و راست حرکت می کنه الکی.به خدا زشته!یعنی چی آخه؟

فیلم هاشون...هرچی فقر و فلاکت و مریضی و اعتیاد و بدبختی و هزار تا کوفت دیگه س می چپونن توی فیلم که فقط جشنواره پسند بشه.4تا خارجی این فیلم ها رو ببینن کلی آبرومون میره.نتیجه ش هم میشه اینکه وقتی چند تا توریست میان ایران،کلی شاخ درمیارن و میگن ما فکر می کردیم شما هنوز با شتر و اسب و قاطر این ور اون ور میرین!یا اصلاً وحشت دارن بیان ایران.فکر می کنن ملت ایران کاملاً وحشی و آدمخوارن!اینا قصه نیست و گفتنش سخت تره تا شنیدنش.(امیدوارم فیلتر نشم!)

هر خبری توی دنیا باشه،ما باید نصفه نیمه ببینیم و بشنویم.انقدر سر این المپیک آتن من حرص خوردم که خدا می دونه.وسط مسابقه که همه شدیداً خیره شده بودن به صفحه تلویزیون به خاطر اخبار(که همیشه هست و یه ربع این ور اون ور هم فرقی نداره)برنامه رو قطع می کردن.افتتاحیه و اختتامیه هم بماند.ملت ما که دل ندارن از این چیزا لذت ببرن؟!به خدا باز ملت خوبین.این همه بهشون ظلم میشه و هیچی نمیگن.عبادت و بنده خوبی برای خدا بودن و آدم درست و حسابی بودن که ربطی به غم و غصه و افسردگی نداره.من فکر کنم دارم مفهوم با هم بودن و شاد بودن رو فراموش می کنم.خیلی دلم میخواد بدونم واقعاً همه جای دنیا مردمش(مخصوصاً جووناش)انقدر افسرده و خموده و نا امیدن؟تعداد آدمای افسرده خیلی بیشتر از تعداد اوناییه که روزی چند تا قرص اعصاب می خورن یا میشینن 4 ساعت خیره میشن به دیوار یا مدام اشک میریزن.خیلی ها واقعاً افسرده هستن ولی شاید افراد خانواده شون هم متوجه نباشن و هیچ کس هم به دادشون نرسه.مقصر اینا کیه؟

کلی حرف دارم الان ولی راستش دستم درد گرفته!ببخشید که توی این کامنتدونی بیشتر از دو تا کلمه جا نمیشه.خواستم عوضش کنم...طبق معمول زدم خرابش کردم.البته الان درسته.حالا ببینم چی میشه.راستی به خاطر وقتی که گذاشتی و اینا رو خوندی،خیلی مرسی...

*يکی از واژگانی که زياد کاربرد دارد واژهOK است بويژه ميان ايرانيان بيرون از کشور! اما کمتر کسی به چگونگی پيدايش آن توجه کرده است. داستان اينگونه است: آبراهام لينکلن (شانزدهمين رئيس جمهور آمريکا) فرد کم سوادی بود روزی نامه ای به يکی از فرماندارانش نوشت و چون سواد درست و حسابی نداشت واژه انگليسیALL CORRECT يعنی کاملا درست را به غلط اينگونه نوشت:OLL KORRECT. اما چون شخص بسيار محترمی بود امريکاييان دلشان نيامد از او ايراد بگيرند از طرف ديگر چون غلط نوشته بود نمی خواستند که يک واژه غلط وارد زبانشان شود به ناچار دو حرف اول آن يعنیOوK را برداشته و کنار هم گذاشته وOK را درست کردند.يعنی کاملا درست. يعنی نه سيخ بسوزه نه کباب...کپي رايتش رو يادم نيست مال کي بود.

[Link] [0 comments]






0 Comments: