Maryam, Me & Myself

يادداشت‌هاي مريم خانوم



About Me



مريم خانوم!
شيفته‌ي صدای محمد اصفهانی، کتاب‌هاي پائولو کوئيلو، ترانه‌هاي اندي و کليه‌ي زبان‌هاي از چپ به راست و برعکس! پروفایل کامل مریمی..



تاريخ تولد بلاگ‌م: ۲۸ دي ۸۲

Maryami_Myself{@}yahoo.com


Previous Posts





Friends





Ping
تبادل لینک
اونایی که بهم لینک دادن
Maryam, Me & Myself*

118
GSM
ويکي‌پديا
No Spam
پائولو کوئیلو
آرش حجازی
محمد اصفهانی
انتشارات کاروان
ميدي‌هاي ايراني
Google Scholar
Song Meanings
وبلاگ پائولو کوئیلو
کتاب‌هاي رايگان فارسي
Open Learning Center
ليست وبلاگ‌هاي به روز شده
لينک دادن، به معناي تائيد مطالب از جانب من نيست.

Google PageRank Checker Tool



Archive


بهمن۸۲
اسفند۸۲
فروردين۸۳
ادامه فروردين۸۳
ارديبهشت۸۳
خرداد۸۳
تير۸۳
مرداد۸۳


Subscribe



ايميل‌تون رو وارد کنين تا مطالب جديد براتون فرستاده بشه.





Friday, September 24, 2004
وبال گردن

*یاد اون روزا که یه دستی تایپ می کردم به خیر.الان که عادت کردم مث بختک! چارچنگولی بیفتم روی کیبرد،نمی تونم یه دستی بتایپم.پس دو دستی می تایپم.فوقش یه کم بیشتر درد می گیره دیگه.


*ممنون از لطفتون.بد نیست دستم.امروز که پیشرفت کرد.وبال گردنم شد.اگه نبندمش به گردنم خیلی درد می گیره.اگه ببندم به گردنم،اون وقت گردنم درد میاد.موندم چی کارش کنم.قدر بدونین به خدا.


*امروز دوباره فتوشاپ رو باز کردم که کامنتها رو به شیوه جدید سیو کنم.یهو دیدم کاملاً خود به خود!کامنتها توی یه صفحه جدا بازشدن.منم تونستم مث بچه آدم سیو کنم.دیگه از صفحه عکس نگرفتم.کللللللللی خرکیف شدم!(ببخشید!یعنی خیلی زیادی کیف کردم.نیست حالا همه مودبن!هیچ کس معنیشو نمی دونست!دو نقطه دی)


*موندم فردا برم یا نه.برنامه درست حسابی که نداریم فعلا.من فردا یه درس دارم.اون یکیشو پارسال پاس کردم.شایدم برم یه هوایی بخورم.آره.میرم...
^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^
^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^
^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^
^^^^^^^^^^^##############^^^^^^^^^^^^^^
^^^^^^^^^^################^^^^^^^^^^^^^
^^^^^^^^^###################^^^^^^^^^^^
^^^^^^^^#####################^^^^^^^^^^
^^^^^^######^^^^^^^^^^^^^######^^^^^^^^
^^^^^#####^^^^^^^^^^^^^^^^^######^^^^^^
^^^^####^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^#####^^^^^
^^^####^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^#####^^^^
^^####^^^^^####^^^^^^^^####^^^^^###^^^^
^^###^^^^^######^^^^^^######^^^^####^^^
^####^^^^^######^^^^^^######^^^^^###^^^
^###^^^^^^^####^^^^^^^^####^^^^^^####^^
^###^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^###^^
^###^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^###^^
^###^^^^##^^^^^^^^^^^^^^^^^##^^^^^###^^
^###^^^^###^^^^^^^^^^^^^^^^##^^^^####^^
^####^^^^###^^^^^^^^^^^^^^###^^^^###^^^
^^###^^^^###^^^^^^^^^^^^####^^^^####^^^
^^####^^^^###^^^^^^^^^^###^^^^^###^^^^^
^^^####^^^^###############^^^^####^^^^^
^^^^####^^^^############^^^^^####^^^^^^
^^^^^####^^^ ########### ^^^^####^^^^^^^
^^^^^^####^^^^^^^^^^^^^^^^^####^^^^^^^^
^^^^^^^####^^^^^^^^^^^^^^^####^^^^^^^^^
^^^^^^^^####^^^^^^^^^^^^^####^^^^^^^^^^
^^^^^^^^^###################^^^^^^^^^^^
^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^
^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^
^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^
^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^
*کاش یه اتفاق جالب بیفته یه کم سرم گرم شه.آخ خدا!تابستون هم تموم شد.کی اینا لیسانس منو میدم برم پی کارم؟


*...
چرخ يک گاري در حسرت واماندن اسب،
اسب در حسرت خوابيدن گاريچي،
مرد گاريچي در حسرت مرگ...آخيييييي...چه عکسي...بابا سليقه!


*راست ميگه ها!عربها که پ ندارن.


*همين الان الان،تلويزيون داشت محمد اصفهاني رو نشون ميداد که يه چيز عربي(فکر کنم دعا بود) داشت مي خوند.تا رسيدم،تموم شد.نمي تونستم بزنم روي دستم(به معني اي داد بيداد و اي دل غافل و واويلا و واحسرتا و اينا).به مامانم گفتم بزن روي دست من!انقدر حيفم اومد.نفس منه!فقط موندم چطور به لابس آستين کوتاهش کسي گير نداده بود؟!


*پیشرفت کردم.امروز ساعت 4 صبح که بیدار شدم دیگه خوابم نمیومد.شبها (در واقع نصفه شبها) علاقه عجیبی پیدا می کنم به تماشا کردن تاریکی کوچه.البته اونقدرها هم تاریک نیستش ولی خب!واااااااای انقدر دلم میخواد برم بیرون واسه خودم بچرخم ولی نمیرم که!کسي پا نيست بياد باهام.تنها هم که کي جرات داره بره.البته اگه من خرم که ميرم ولي ديگه هرچي ديدم،از چشمان مبارک خودم ديدم.نخواستيم بابا!


*هرکي لينک ميخواد،بي رودرواسي بگه.اگه چيز ناجوري نباشه،لينک ميدم.سخت نمي گيرم...


*حالا خوبه نمی تونستم چیزی بنویسم!دو نقطه پی!

[Link] [0 comments]






0 Comments: