Maryam, Me & Myself

يادداشت‌هاي مريم خانوم



About Me



مريم خانوم!
شيفته‌ي صدای محمد اصفهانی، کتاب‌هاي پائولو کوئيلو، ترانه‌هاي اندي و کليه‌ي زبان‌هاي از چپ به راست و برعکس! پروفایل کامل مریمی..



تاريخ تولد بلاگ‌م: ۲۸ دي ۸۲

Maryami_Myself{@}yahoo.com


Previous Posts





Friends





Ping
تبادل لینک
اونایی که بهم لینک دادن
Maryam, Me & Myself*

118
GSM
ويکي‌پديا
No Spam
پائولو کوئیلو
آرش حجازی
محمد اصفهانی
انتشارات کاروان
ميدي‌هاي ايراني
Google Scholar
Song Meanings
وبلاگ پائولو کوئیلو
کتاب‌هاي رايگان فارسي
Open Learning Center
ليست وبلاگ‌هاي به روز شده
لينک دادن، به معناي تائيد مطالب از جانب من نيست.

Google PageRank Checker Tool



Archive


بهمن۸۲
اسفند۸۲
فروردين۸۳
ادامه فروردين۸۳
ارديبهشت۸۳
خرداد۸۳
تير۸۳
مرداد۸۳


Subscribe



ايميل‌تون رو وارد کنين تا مطالب جديد براتون فرستاده بشه.





Tuesday, October 31, 2006
My Moon
*۹ آبان

*زبانکده -اسم يه کتابفروشي‌ه توي بازار کتاب، خيابون انقلاب- کتابايي رو که من مي‌خواستم، نداشت. يعني يکي‌ش رو که نداشت. يکي‌ش رو گفت اصلاً نيست! دو تاش رو هم داشت که.. يکي‌ش رو نمي‌دونستم نويسنده‌ش کي بايد باشه! نگرفتم.. اون يکي‌ش رو هم گرفتم ولي شک دارم به درد بخوره.. حالا... چي مي‌گفتم؟ آهان.. يادم‌ه توي نمايشگاه کتاب، خيلي دنبال The Little Princeَ گشتم ولي نبود.. امروز پيداش کردم؛ توي زبانکده. اسم يه کتابفروشي‌ه توي بازار کتاب...

*تازگيا راس ساعت ۹ بيدار ميشم! شايد يه کم دير باشه ولي عوض‌ش شبا مي‌تونم تا ۳-۲ بيدار بمونم بدون اينکه حال‌م بد شه؛ احمقانه‌س ولي دل‌م رو خوش مي‌کنم اينجوري. مي‌دوني؟ حس مي‌کنم يه کم تغيير کرده‌م.. شايدم واقعاً خيلي تغيير کرده باشم اما اينجوري انگار بيشتر حس‌ش مي‌کنم؛ شبا يه جوري‌ن، حيف‌ه آدم زود بره بخوابه. از اينجا ماه رو نميشه ديد مگه وقتايي که خودش بخواد پشت پنجره. نگاش که مي‌کنم، باورم نميشه. خود ماه رو باورم نميشه. امروز اون آقاي مشتري توي کتابفروشي مي‌گفت آدم وقتي مياد کتابا رو مي‌بينه، مي‌فهمه چقدر خودش بي‌سواده. نه؟ خنديدم -هرچند خنده‌دار نيست- گفتم آره خب.. آدم وقتي ماه رو مي‌بينه، مي‌فهمه دنيل چقدر بزرگ‌ه.. و ما چقدر کوچيک هستيم.. تصوري از بزرگي عالم ندارم، توي ذهن‌م چنين چيزي نمي‌تونه جا بشه اما شنيدم کلي کهکشان هست -اصلاً نمي‌دونم يعني چي!- و مال ما اسم‌ش، راه شيري‌ه -مث بچه‌ها که به زور آدرس خونه‌شون رو حفظ مي‌کنن که اگه گم شدن، بتونن بگن- ميگن اونجا کلي سياره هست با يه عالم ستاره.. يه مدت بند کرده بودم که درباره‌شون بيشتر بدونم. يادم‌ه يه عالم -نه اون عالمِ بزرگ!- کتاب بود توي کتابخونه‌ي مدرسه. هر کدوم، درباره‌ي يکي از سياره ها. قطرش، فاصله‌ش تا زمين، اسم و مشخصات قمرهاش، خيلي چيزا.. هرچي بيشتر مي‌خوندم، هم بيشتر لذت مي‌بردم، هم بيشتر گيج مي‌شدم. يه روز ديدم فايده‌اي نداره.. يعني فايده‌ش، آخرش اين نبود که بخوام اون اسم‌ها و عددها رو حفظ باشم. حتماً يه چيز ديگه هست..شايد اون حقيقت‌ها از من خيلي دور بودن. ديدم ماه دم دست‌تره؛ نزديک‌تره..

ماه.. ماه.. ميگن هر کي مي‌تونه توي آسمون براي خودش يه ستاره داشته باشه. فکر کردم اگه بگم ماه، مال من باشه، کسي مي‌تونه بگه نه؟.. بعد ديدم شايد خيليا بخوان ماه، مال اونا باشه. هرکي مي‌تونه فکر کنه ماه فقط مال خودش‌ه. دعوا نميشه چون اون بالاست، به اون بزرگي، به همه مي‌رسه.

ماه.. ماه.. يه لکه‌ي بزرگ نور وسط آسمون.
گاهي فکر مي‌کردم خدا توي آسمون، خونه داره. رنگ‌ش سفيد بود هميشه. خونه‌هه نه! خدا رو ميگم. مث هيکل يه آدم ولي خيلي بزرگتر و با رنگ سفيد.. ولي مث نور نبود. شايد چشم و ابرو هم داشت. يه مرد بزرگ مهربون اما گاهي خيلي جدي.. مي‌گفتن خدا شکل آدم‌ها نيست. بلد نبودم بخوام تصور ديگه‌اي ازش داشته باشم. گفتم به کسي نميگم خب!..

بعد فکر کردم اگه اونجاست، چرا تلسکوپ‌ها نديدن‌ش؟ نه خودش رو.. لااقل فرشته‌هاش رو.. بهشت رو چرا نديدن؟ مگه روي يه سياره مث زمين -ولي خيلي بزرگتر- نيست؟.. ميگن خيلي وقتا آدما تونسته‌ن برن کره ي ماه.. تونسته‌ن از خاکش بردارن و روش آزمايش کنن. راست و دروغ ش گردن خودشون ولي اون کره‌ي ماه، اين ماه آسمون نيست از نظر من.. نگاش که مي‌کنم، اول فقط يه لکه‌ي بزرگ نوره.. بعد چشمام سياهي ميره، لکه‌هاي طوسي‌رنگ روش رو هم مي‌تونم ببينم. يه کم که بيشتر نگاه مي‌کنم، انگار اثر يه چراغ قوه روي ديوار باشه؛ حرکت مي‌کنه. چشمام رو چند لحظه مي‌بندم. دوباره که باز مي‌کنم سعي مي‌کنم ماه، حرکت نکنه.

چرا انقدر نور داره؟ انعکاس نور خورشيد؟.. اينم از اون چيزايي که هيچ وقت ياد نگرفتم. دوست دارم فکر کنم ماه، همه‌جاش همينجوري برق مي‌زنه. خاک‌ش مث يه پودر نقره‌اي رنگ‌ه.. مث اينجا درخت و رودخونه و کلبه داره. کلبه‌ش چوبي‌ه ولي بقيه‌ش نقره‌ايه.. نورش ولي چشم رو نمي‌زنه. اونجا هميشه شب‌ه! -چقدر خوب- همه چيز يه جوري‌ه که ما نمي‌تونيم ببينينم ولي هست! خيلي چيزا هست!..

بعد ميگم خوشحال به حال اون آقا و خانوم قلنبه‌اي که اونجا با هم زندگي مي‌کنن. نمي‌دونم چرا ولي هميشه اين توي ذهن‌مه که هردوشون قلنبه‌ن و با اينکه از آدماي چاق خوشم نمياد ولي اونا رو دوست دارم. خانومه هميشه مي‌خنده. آقاهه ظاهراً جدي‌تره ولي جون‌ش به خانومه و خنده‌هاش بسته‌س. بعضي وقتا براش شازده کوچولو مي‌خونه. خانومه آروم ميشينه و گوش ميده. نمي‌دونم زبون شون چيه -ماهي؟- ولي مي دونم. اون کتابه، شازده کوچولوئه!

خانومه و آقاهه هميشه هستن ولي حوصله‌شون سر نميره. خانومه که راه ميره، آقاهه هي نگاش مي‌کنه. خانومه مثلاً به روش نمياره؛ سعي مي‌کنه عادي باشه اما توي دل‌ش خوشحال‌ه که آقاهه هست. ناراحت نميشن وقتي ميشينم نگاشون مي‌کنم. شايد درک مي‌کنن. خانومه مي‌خنده، برام دست تکون ميده. آقاهه فقط نگاه مي‌کنه. نمي‌خنده اما اخم هم نمي‌کنه. يه روز شنيدم خانومه به آقاهه گفت دوستت دارم. آقاهه نمي‌دونست چي بگه. خانومه دستاش رو باز کرد و رفت جلوتر. بقيه‌ش رو نگاه نکردم. همه جاي عالم همينجوريه؟

...يه لکه‌ي بزرگ نور وسط آسمون...هيچ وقت نديدم مهتاب واقعي چطوريه! وقتي که هيچ نور ديگه‌اي نباشه. فقط ماه باشه.. هيچ وقت نديدم.. کشيده ميشم به يه جاي دور.. اسم‌م همين‌ه -بس که دوست دارم اسم‌م رو- و نمي‌دونم چه شکلي‌م. مهم هم نيست البته.. همه جا سبزه؛ يه عالم گل و چمن هست. خنک‌ه.. بوي بارون مياد با صداي آب.. کم‌ه ولي هست، مي‌شنوم.دنبال يکي مي‌گردم ولي هيچ تصوري ندارم ازش. نزديک‌‌ه؛ مطمئن‌م زود پيداش مي‌کنم. نگاه‌م ميفته به ماه.. اون بالا.. فکر مي‌کنم اگه بخواد حرف بزنه صداش چطوري‌ه؟ حتماً خيليا رو ديده.. اگه بخوام نصيحت‌م کنه، چي ميگه بهم؟

ماه هست... يه لکه‌ي بزرگ نور وسط آسمون...
-حتماً خيليا رو ديدي؟ چه چيزي ازت بپرسم، جواب‌م رو ميدي؟
- (:
- من اگه بخوام..
.
.
.

*۸ آبان


*If you should die before me, ask if you could bring a friend.


*اگه بايد قبل از من بميري، بپرس ميشه يه دوست همراه‌ت ببري؟


*True friendship is like health;
The value of it is seldom known until it is lost.


*دوستي واقعي مث سلامتي‌ه؛ کم پيش مياد ارزش‌ش تا وقتي از دست نرفته، معلوم شه.


*A real friend is one who walks in
when the rest of the world walks out.


*دوست واقعي کسي‌ه که وقتي همه‌ي دنيا ميرن، مياد پيش‌ت.


*Friends are God's way of taking care of us.


*دوستان، راه‌هاي خدا ن براي مراقبت کردن از ما.


*Friendship is one mind in two bodies.


*دوستي يعني يک روح توي دو تا بدن.


*I'll lean on you and you lean on me and we'll be okay :)


*من به تو تکيه مي کنم، تو به من. اينجوري هردومون خوبيم (:


*Everyone hears what you say.
Friends listen to what you say.
Best friends listen to what you don't say.


*همه مي‌شنون چي ميگي.
دوستان‌ت گوش ميدن چي داري ميگي؛
اما بهترين دوستان‌ت چيزايي رو که نميگي، مي‌شنون.


*My father always used to say that when you die, if you've got five real friends, then you've had a great life.;


*پدرم هميشه مي گفت وقتي مي‌ميري، اگه ۵ تا دوست واقعي داشته باشي، زندگي خيلي خوبي داشته‌اي.


*Hold a true friend with both your hands.;
Nigerian Proverb


*يه دوست واقعي رو دودستي بچسب!


*A friend is someone who knows the song in your heart and can sing it back to you when you have forgotten the words.


*دوست، کسي‌ه که آهنگ قلب‌ت رو مي‌دونه و وقتي کلمات رو فراموش مي‌کني، مي‌تونه برات بخوندشون.

*بعد از کلي تنبلي، بالاخره خلاصه‌ي پروژه‌م درباره‌ي پارک آموزش ترافيک تهران رو ميذارم اينجا که اگه کسي دوست داشت، استفاده کنه. عکس‌هاش رو هم دارم. اگه تحقيقي چيزي هست و کسي لازم داره مي تونه ميل بزنه براش بفرستم.کلي مقدمه و چرت و پرت هم براي ورق-سياه-کني داره ديگه! سعي مي‌کنم زياد حذف نکنم چيزي رو:

مقدمه:
یکی از روش های تاثیرگذار در آموزش، بهره گیری از ایجاد شرایط واقعی است. نقش آموزش و اجراي مقررات در ارتقاء ايمني ترافيك بر هيچكس پوشيده نيست. اين آموزش ها دامنه وسيعي از آموزش هاي فردي تا آموزش هاي جمعي را در بـــــر مي گيرند. در بين گروه هاي مختلف آسيب پذير در محيط ترافيك، كودكان و نوجوانان به لحاظ اين كه اكثرا در مرحله آموزش عمومي هستند، براي آموزش ايمني راه بسيار قابل دسترسي هستند. براي تاثير گذاري بر اين گروه ها مي توان از روش هاي گوناگون اعم از تبيلغات، رسانه هاي گروهي، آموزش نظري در مدارس و يا آموزشهاي عملي استفاده نمود. نظر به اينكه آموزش مستقيم رفتار ترافيكي به كودكان در محيط واقعي ترافيك توام با خطراتي براي آنهاست، می بایست از روش های آموزش عملي مانند بهره برداري از پارك هاي آموزشی استفاده نمود كه شبيه محيط واقعي ولي در مقياس كوچكتر طراحي و احداث مي شوند. پارک آموزش ترافیک کودکان و نوجوانان، نخستین پارک آموزش ترافیک در ایران است که توسط سازمان حمل و نقل و ترافيك طراحي شد و در مهرماه 1381 مورد بهره برداری قرار گرفت.

وسعت این پارک 4/3 هکتار و دارای شبکه عبور برای خودروهای آموزشی کوچک، خط ویژه دوچرخه سواری و نیز مسیرهایی برای پیاده روی است. این پارک همچنین دارای 2 تقاطع مجهز به چراغ راهنما، گذرگاه های عابر پیاده، خط کشی، تابلوهای راهنمایی و رانندگی، تابلوهای نام معابر، پارکینگ و سایر تجهیزات ترافیکی است.
از لحاظ وسائل نقلیه، در این پارك تعداد 60 دستگاه خودرو كوچك و تعداد 60 دستگاه دوچرخه پيش بيني گرديده است. خودرو هاي كوچك از نوع برقي با باطري 12 ولت (24 آمپر ساعت) و با سرعت حداكثر 10 كيلومتر در ساعت در نظر گرفته شده اند. طول خودروهاي سواري كوچك 5/1 متر، عرض آن ها 7/0 متر و ارتفاع آن ها 60 سانتي متر است. خودرو هاي كوچك داراي يك توقفگاه زير زميني با امكانات شارژ مي باشند.
پارک آموزش ترافیک دارای یک ساختمان اداری، یک ساختمان آموزشی، یک بوفه، يك توقفگاه براي خودروهاي سواري كوچك، یک سايبان براي توقف دوچرخه ها، يك جايگاه شارژو مبلمان خيابانی (6 نیمکت) است و ساير فضاي پارك را فضاي سبز تشكيل مي دهد.

ساختمان آموزشي داراي يك نمايشگاه وسايل و علائم ترافيكی، یک سالن آمفی تئاتر (تالار رنگین کمان) با ظرفیت 252 نفر و با امکانات سمعی و بصری، آتليه ترافيك، كارگاه بازي هاي رايانه اي و دو اتاق براي مربيان است. ساختمان اداري شامل محل استقرار مديريت و كاركنان و اتاق نظارت تلويزيوني است.
تعداد كاركنان این پارك، 50 نفر است كه از اين تعداد 12 نفر آنها مربي، 7 نفر متصدي انتظامات شبكه و ساير كاركنان براي امور فني و خدماتي پيش بيني شده اند.
--------------------
برنامه ریزی آموزشی پارک

طبق برنامه ارائه شده، پارك آموزش ترافيك در طول سال تحصيلي مي تواند پنج روز در هفته (شنبه تا چهارشنبه) از ساعت 7 صبح الی 6 بعد از ظهر پذيراي 40000 نفر دانش آموز در گروه سني 11-9 ساله باشد. دانش آموزان در 8 گروه تقريبا 40 نفره در دو نوبت صبح و بعد از ظهر با هماهنگي اداره آموزش و پرورش تهران در برنامه هاي پارك شركت مي کنند. از ساعت 18 به بعد نیز شهرک به صورت آزاد و از طریق فروش بلیط به مشتریان کار می نماید. کودکان و نوجوانان که به همراه والدین خود برای استفاده از امکانات این سایت آموزشی به آن مراجعه می کنند، می توانند از طریق گیشه های مربوطه بلیط تهیه نمایند. در ايام تعطيلي مدارس در تابستان، اين پارك براي استفاده عمومي كودكان و نوجوانان باز است. به طور كلي محتواي آموزشي براي مراجعان شامل فيلم و تئاتر، بازي هاي آموزشی رايانه اي، آموزش كارگاهي در آتليه، آموزش عبور و مرور، تمرين دوچرخه سواري و تمرين اتومبيل سواري است. محتواي آموزشي براي هر گروه سني به طور متناسب طرح ريزي مي شود. براي گروه هاي سني پايين تر عمدتا تدريس عبور و مرور به صورت آموزش عابر پياده براي عبور از عرض خيابان در شرايط مختلف است تا آنها بتوانند در شرايط واقعي با همراهي و يا نظارت والدين و مربيان خود به اين امر به صورت ايمن مبادرت ورزند.

نشانی پارک آموزش ترافیک کودکان و نوجوانان: تهران، بزرگراه اشرفي اصفهاني، ميدان پونك، خيابان شهيد ميرزابابايي، خيابان عدل شمالي
تلفن : 2- 44438870، 44407828
--------------------
در فرهنگ عامیانه ترافیک، به لحاظ اهمیت آموزش ترافیک گاهی اوقات از مثلثی نام برده می شود که سه موضوع آموزش، ترافیک و مقررات در سه راس آن قرار دارند. هدف از این نحوه نگرش آن است که به مبحث آموزش و همچنین بحث اجرای قوانین و مقررات به همان اندازه مبحث مهندسی ترافیک اهمیت داده شود.
با این وجود، در اصطلاح علمی ترافیک، مفهوم آموزش ایمنی ترافیک مشتمل بر بررسی یکپارچه سه عامل عمده سیستم ترافیک یعنی "انسان، وسیله نقلیه و راه" در ارتباط با یکدیگر است. مبحث آموزش عمدتا متمرکز بر عامل انسان است زیرا مطالعات مکرری که در دهه هشتاد (1990-1980 میلادی) در زمینه ایمنی ترافیک به عمل آمده، نشان می دهد که خطای انسان به عنوان یک عامل در اکثر تصادفات مطرح است. طراحی، اصلاح و آزمایش عوامل راه و وسیله نقلیه مسئله پیچیده ای نیست ولی حداکثر توفیق در کاهش تصادفات زمانی حاصل می شود که ویژگی های عامل انسان نیز محسوب شود. بنابراین لازم است در برنامه های ایمنی ترافیک تجدید نظر شده و برای علوم رفتاری به همان اندازه علوم مربوط به راه و وسیله نقلیه اهمیت داده شود. این امر موجب خواهد شد که آموزش و اجرای قوانین و مقررات، در راس سیاست نوین ایمنی ترافیک قرار گیرد.

آموزش ایمنی راه با تاثیـــــــراتی که بر روی رفتار استفاده کنندگان مختلف از راه می گذارد، موجب می شود که احتمال خطاهای انسان کاهش یابد. برای سنجش این تاثیرات لازم است که رفتار ترافیکی استفاده کننده از راه ارزیابی شود ولی متاسفانه ارزیابی رفتار ترافیکی از نقطه نظر روش شناسی مشکل است و به ندرت انجـــــام می شود. به هرحال، مطالعات سال های اخیر نشان داده است که آموزش ایمنی ترافیک، تاثیرات خود را در دوره های زمانی طولانی نشان خواهد داد. در آموزش ایمنی ترافیک، استفاده کنندگان از راه به چهار گروه تحت عنوان نوآموزان، سالخوردگان، افراد تصادف پذیر و جمعیت عمومی استفاده کننده از راه تقسیـــــم می شوند و سپس به طرح آموزش ایمنی راه برای این گروه ها می پردازند.

تاکنون در زمینه آموزش ترافیک برای انواع استفاده کنندگان از راه شامل رانندگان، مسافران و عابرین پیاده، مطالعات زیادی انجام گرفته است و نتایج حاصل از آنها نشان داده است که بیشترین تاثیر در زمانی ایجاد می شود که آموزش ترافیک به صورت عملی و در محیط ترافیک صورت گیرد. به بیان دیگر، آموزش در خیابان ها دارای تاثیرات بیشتری نسبت به آموزش در کلاس های درس، نشریات آموزشی و وسائل ارتباط جمعی است.
نظر به اینکه آموزش در محیط ترافیک ممکن است توام با خطراتی باشد و فرصت لازم را برای ارائه محتوای آموزش فراهم نیاورد، کوشش هایی به عمل آمده تا برای تقلید از وضعیت واقعی ترافیک، مکان هایی به صورت شبیه سازی شده موسوم به "پارک های آموزش ترافیک" ایجاد شوند تا در آنها به امر آموزش علمی و احتمالا نظری پرداخته شود. به لحاظ اهمیت نکات ایمنی در ترافیک در بسیاری از موارد، این پارک ها به نام "پارک های ایمنی ترافیک" نام برده می شوند. با این وجود، رفتار استفاده کننده از راه تنها می تواند در عمل متقابل با محیط ترافیک یاد گرفته شود.

اولین آزمایش هایی که برای آموزش ایمنی راه انجام گرفت، در حدود 40 سال پیش بود. منظور از انجام این آزمایش ها این بود که نشان دهد چگونه می توان کودکان را جهت تطابق با محیط ترافیک آموزش داد. این آزمایش ها اکثرا در آزمایشگاه و در یک مقیاس کوچک انجام می گرفت و توجه زیادی را به خود جلب نکرد. نتایج این آزمایش ها 12 سال بعد، یعنی در سال 1975 میلادی در کتابی به نام "کودکان در ترافیک" به زبان انگلیسی به چاپ رسید. از آن زمان تا کنون، مطالعات زیادی برای گسترش و ارزیابی برنامه های ایمنی راه برای کودکان و نوجوانان انجام شده که برخی از آنها شامل ارزیابی آموزش ایمنی ترافیک در پارک های آموزش ترافیک است.

اولین پارک آموزش ایمنی ترافیک و یا شهرک آموزش ترافیک برای کودکان و نوجوانان در ایران شامل احداث این مجموعه در شمال غربی میدان پونک در تهران است.
--------------------
در دنیای امروز، با پیشرفت تکنولوژی و تولید روزافزون وسائط نقلیه، لازم است دیگر عوامل نظام دهنده جریان ترافیکی روان مانند خیابان ها، پیاده روها وقوانین راهنمایی و رانندگی از رشدی مناسب برخوردار باشند. در این راستا، ایجاد شهرک آموزش ترافیک یکی از علمی ترین شیوه هایی است که کمک شایانی به گسترش فرهنگ ترافیکی مردم می نماید. بدیهی است منطقی ترین نتیجه گیری از آموزش در سنین پایین میسر است و بالاترین میزان بازده آموزش را می توان در کودکان و نوجوانان یافت به شرط آنکه این مسائل آموزشی، به صورت تکراری و خسته کننده در نیایند علاوه بر اینکه جنبه تفریح و سرگرمی بایستی بار آموزشی نیز داشته باشد. تفریحات در نظر گرفته شده مانند بازی های کامپیوتری، ماکت سازی، نقاشی، تئاتر و نمایشگاه در جهت نیل به آموزش امور ترافیکی طرح ریزی شده اند.

علم مهندسی ترافیک درصدد است هماهنگی بیشتر و بهتری میان انسان و اتومبیل فراهم آورد.مهندسی ترافیک، در واقع تعیین کننده شرایط مناسب برای جریان مناسب ترافیک است و در این مهم، میزان مناسب قوس پیچ ها، عرض معابر، تفکیک خیابان های اصلی و فرعی و به کارگیری علائم و تابلو ها و ... بایستی مورد توجه قرار گیرند. بدین ترتیب کودکان و نوجوانان، با حرکت در شهرک دقیقا حس حضور در شهری واقعی و مواجهه با ترافیک واقعی را می یابند و البته اجرای اینگونه مسائل مهندسی، نباید موجب به وجود آمدن محیطی خشک و یکنواخت شود بلکه باید در تلفیق با حالتی فانتزی و سرگرمی و بازی همراه باشد.
خلاصه آنکه در طراحی و ساخت این شهرک، مجموعه علوم مهندسی و روان شناسی دست به دست یکدیگر می دهند تا کودکان و نوجوانان، قوانین لازم را آموخته و اجرا نمایند.
--------------------
اهداف آموزش

هزینه ای که در قالب تصادفات ترافیک بر جامعه تحمیل می شود، بسیار بالاست. تا چند سال پیش، ایمن سازی ترافیک عمدتا شامل اقداماتی از قبیل استفاده اجباری از کمربند ایمنی، پایین آوردن حداکثر سرعت مجاز، بهسازی نقاط تصادف خیز، ارائه طرح های مدیریت ترافیک و نظایر آنها بوده است که اساسا اقداماتی متمرکز بر عوامل راه و وسیله نقلیه هستند.

در حال حاضر در کشورهای پیشرفته، آموزش و اجرای قوانین و مقررات در راس سیاست جدید ایمنی ترافیک قرار گرفته است. از آنجا که خطای انسان، از عوامل مهم بروز تصادف است بایستی بر آموزش ایمنی راه تاکید شود تا احتمال خطاهای انسانی کاهش یابد.
جمعیت عمومی استفاده کننده از راه شامل کل جمعیت به استثنای نوآموزان (کودکان و نوجوانان)، سالخوردگان (افرادی که بیشتر از 60 سال سن دارند)، و افراد تصادف پذیر (افرادی که به لحاظ تفاوت های فردی، امکان درگیری در تصادف برای آنها بیشتر است) می باشد بدین معنا که این جمعیت، اکثریت اعضاء درگیر در تصادف را تشکیل می دهند. برنامه های ایمنی در نظر گرفته شده برای این گروه، عمدتا شامل استفاده از کمربند ایمنی، محدودیت حداکثر سرعت مجاز و عدم استفاده از دارو و الکل در هنگام رانندگی است.
--------------------
مدل های آموزش ترافیک

فرآیند آموزش ایمنی راه را می توان در 2 جزء خلاصه کرد:

1. ساختار محتوای آموزش
2. ارائه محتوای آموزش به آموزش گیرنده
این فرآیند به منظور نیل به اهداف آموزش برنامه ریزی می شود. لذا باید اهداف آموزش را برنامه ریزی نمود. برای این کار، اساسا دو رویه وجود دارد.یکی اینکه آموزش ایمنی راه، بخشی از دروس عمومی مانند فیزیک و ریاضیات باشد. اشکال این رویه این است که اغلب معلمان، خود را ذیصلاح در تدریس آموزش ایمنی راه احساس نمی کنند و تدریس این دروس، همیشه امکان کاربرد روش های آموزشی ترافیک را فراهم نمی آورد.
دیگر اینکه آموزش ایمنی راه به عنوان یک آموزش فنی به وسیله پرسنل متخصص انجام شود. در این مورد، برنامه های آموزشی باید در قالب برنامه های کوتاه مدت پرداخته شوند و پیشرفت های نوین روان شناختی به کار گرفته شوند.
ارائه محتوای آموزش به آموزش گیرنده اکثرا شامل روش های آموزشی، ویژگی های آموزش دهنده و آموزش گیرنده و نمایش وضعیت ترافیک مورد نظر به وسیله رسانه های سمعی و بصری است.

از مراحل مهم فرآیند آموزش ایمنی راه، ارزیابی برنامه های آموزشی است به طوریکه به عنوان یک قاعده عملی در نظر گرفته شود.برای ارزیابی برنامه های آموزشی دو روش وجود دارد:

1. ارزیابی فرآیند Process Evaluation که به فرآیند آموزش مربوط می شود و سوالاتی از این قبیل را دربرمی گیرد: آیا معلمان، محتوای آموزش را جالب می دانند؟ آیا دانش آموزان، مفاهیم به کار برده شده در جزوه آموزش را فهمیده اند؟
منظور این نوع ارزیابی، بهینه سازی فرآیند آموزش است و نتایج آن نمی توانند به عنوان شاخص برای تاثیرات یک برنامه آموزشی به کار روند یعنی احتمال دارد خیلی از برنامه ها جالب و موفق در کاربرد باشند ولی هیچ کدام از آنها موجب بهبود در رفتار ترافیکی یا ایمنی دانش آموزان نشوند.

2. ارزیابی تولید Product Evaluation که نتایج به دست آمده را در نیل به اهداف آموزش ارزیابی می کند و به سوالاتی از این قبیل پاسخ می دهد: آیا برنامه های آموزشی باعث تغییرات رفتاری در جهات مورد نظر شده است؟
متاسفانه ارزیابی رفتار ترافیکی رفتار ترافیکی از نقطه نظر روش شناسی مشکل است و به ندرت انجام می شود.
--------------------
توصیه های ایمنی

نظر به اینکه توصیه های ایمنی برای گروه های مختلف استفاده کننده با توجه به گروه های سنی آنها متفاوت است، کودکان و نوجوانان را به گروه های مختلف تقسیم نموده و موضوعات متناسب با استعداد آنها آموزش داده می شود.
بسیاری از والدین تصور می کنند که تصادفات تنها در راه های شلوغ روی می دهد و لذا کودکان می توانند عرض خیابان را در راه های خلوت طی نمایند درحالیکه چنین نیست و واقعیت، گویای موارد زیر است:

1. اکثر تصادفات مربوط به عابرین پیاده و دوچرخه سواران خردسال با وسائط نقلیه دیگر در خیابان های خلوت مسکونی به ویژه در محل سکونت بچه ها روی می دهد. بنابر این چنانچه بچه ها در خیابان های محل سکونتشان بازی می کنند، حتما باید والدین یا دیگر افراد مسئول، آنها را سرپرستی نمایند. (حتی بچه های 11-10 ساله)

2. با افزایش سن بچه ها، امکان خطر افزایش می یابد به ویژه در زمانی که کودکان دوره ابتدایی را تمام کرده و وارد دوره متوسطه می شوند.

3. پسرها بیشتر از دخترها در معرض خطر قرار دارند وقتی که پیاده روی یا دوچرخه سواری می کنند.

4. کمربند ایمنی برای صندلی های عقب اتومبیل به نحو بسیار موثری از بچه ها محافظت می کند به طوریکه اگر تمام بچه ها از کمربند ایمنی استفاده کنند، حدود 3/2 تصادفات منجر به جرح و 4/3 تصادفات منجر به فوت اصلا روی نخواهد داد.

گروه سنی 4-1 ساله
این گروه سنی تحت هیچ عنوانی اجازه نخواهند داشت که به تنهایی و یا همراه با بچه های بزرگتر وارد محیط ترافیک شوند. بایستی جاهای امنی را برای آنها غیر از سطح سواره رو پیدا نمود. این کودکان حتما بایستی توسط والدین یا افراد مسئول دیگری که بالغ هستند، همراهی شوند. هنگامی که والدین با کودکان خود بیرون می روند، بایستی دست آنها را گرفته و یا در کالسکه مراقبت نمایند. هرگز به این گروه سنی اجازه ندهید رانندگی هرنوع وسیله نقلیه را اعم از دوچرخه و نظایر آنها به عهده بگیرند حتی اگر خود شما همراه ایشان باشید.

گروه سنی 6-5 ساله
این گروه سنی نیز لازم است همراه والدین خود وارد خیابان ها شوند ولی در هنگامی که والدین آنها همراهی می کنند، می توانند آموزش های پایه را به آنها بدهند. آموزش هایی مانند "بایست"، "نگاه کن"، " گوش کن". این تمرین های به این معنی است که شما دارید به او می گویید که در حال چه کاری هستید و چرا آنها را انجام می دهید. تمرین عبور از عرض خیابان را در خیابان های خلوت و نزدیک خانه انجام دهید. کودکان در این گروه سنی، هنوز نمی توانند به تنهایی از خیابان عبور کنند و تجربه نشان داده که زمانی که وارد دبستان می شوند، خطر تصادف افزایش می یابد. لذا بایستی توسط والدین به مدرسه برده و به خانه آورده شوند.

گروه سنی 9-7 ساله
در این گروه سنی می توان اصول شش گانه عبور از عرض خیابان را به کودکان آموزش داد. بایستی مطمئن شد که آنها این اصول را به خوبی یاد گرفته اند نه آنکه فقط طوطی وار برای شما تکرار کنند. هنگامی که مطمئن شدید آنها این اصول را یاد گرفته اند، می توانند گذر از عرض راه را از خیابان های خلوت شروع کنند ولی قبل از آن، شما بایستی آنها را در این محل ها آزمایش کرده باشید یعنی قبلا نظارت کرده باشید که می توانند از این گذرگاه ها استفاده نموده و عرض خیابان را طی کنند. بعد از اینکه توانستند عرض خیابان را در محل های خلوت طی کنند، به آنها اجازه داده می شود به همراه والدین خود، عبور از عرض خیابان های شلوغ را نیز تمرین کنند. این کار باید به دفعات زیاد و با همراهی والدین انجام شود. در هنگام تاریکی شب نیز کودکان بایستی از لباس های روشن و یا بازتابنده نور استفاده کنند تا تسط رانندگان دیده شوند. باید توجه داشت که کودکان در این سن نمی توانند سرعت و فاصله وسائط نقلیه را به درستی ارزیابی کنند و به واسطه کوتاهی قد، از پشت اتومبیل های پارک شده دیده نمی شوند و خود نیز نمی توانند از پشت این اتومبیل ها وسائط نقلیه در حال حرکت را ببینند.

گروه سنی 15-10 ساله
باید به این گروه سنی کمک شود تا بتوانند مستقل عمل کنند. والدین بایستی درباره خطرات ترافیکی با آنها صحبت کنند و خطراتی را که در انتظار افراد بی دقت است، به آنها گوشزد نمایند. زمانی که به یک مدرسه جدید منتقل می شوند، بایستی والدین قبلا مسیر مناسبی را برای رفتن به مدرسه برای آنها انتخاب کنند. هرگونه خطر در راه مدرسه را با آنها به بحث بگذارید و چگونگی مقابله با آن را بیان کنید. به همراه او در خیابان های شلوغ، عرض خیابان را طی کنید و چگونگی عبور از عرض خیابان را در زمانی که اتومبیلی نمی آید، ذکر کنید تا بتوانند در طی تمرینات خود، فاصله و سرعت اتومبیل ها را تشخیص دهند. تاکید کنید که باید به فکر خود باشند و کورکورانه از دیگران تقلید نکنند. برای این کار لازم است خود شما نمونه خوبی برای او در عرض خیابان باشید. بنابراین هنگامی که آنها با دوستانشان هستند، اهمیت یک رفتار مناسب ترافیکی را درک خواهند نمود.
--------------------
اصول شش گانه عبور از عرض خیابان

1. نقطه مناسبی از خیابان برای طی کردن عرض آن انتخاب می شود. این نقاط مناسب شامل گذرگاه های خط کشی شده عابر پیاده، روگذرها یا زیرگذرهای عابر پیاده است. چنانچه هیچ کدام از اینها موجود نبود، محلی را پیدا کنید که در آن نقطه بتوانید تا دوردست، اتومبیل ها را ببینید. اگر اتومبیل ها پارک کرده اند، قبل از شروع به عبور از عرض خیابان، در کنار اتومبیل ها ایستاده و به دقت با چشم و گوش خود مراقب اطراف باشید.

2. در مقابل جدول حاشیه خیابان بایستید. توجه داشته باشید که وسائط نقلیه عبوری خیلی بیشتر از آنچه شما فکر می کنید، به شما نزدیک هستند.

3. به تمام نقاط اطراف دقت کرده (دو جهت خیابان) و گوش خود را تیز کنید.در تقاطع ها به تمام راه هایی که به تقاطع ختم می شوند، نگاه کنید. معمولا قبل از آنکه وسائط نقلیه را ببینید، صدای آن را می شنوید.

4. اگر وسائط نقلیه در حال آمدن هستند، صبر کنید تا عبور کنند. سپس مجددا به دو جهت خیابان و در تقاطع ها، به تمام جهات حرکت نگاه کنید.

5. زمانی که هیچ وسیله نقلیه ای نزدیک نمی شود، عرض خیابان را طی کنید. همیشه سعی کنید زمان کافی برای عبور از عرض خیابان را داشته باشید و مطمئن باشید که در هنگام عبور، وسائط نقلیه دیگری نزدیک نخواهند شد. اگر به کافی بودن این مدت زمان مطمئن نیستید، عرض خیابان را طی نکنید و منتظر باشید.

6. زمانی که در حال عبور از عرض خیابان هستید، چشم و گوش خود را متوجه ترافیک نمایید.

نکات ایمنی در دوچرخه سواری

کودکان بالاتر از 9 سال می توانند در برنامه دوچرخه سواری شرکت کنند.
دراینجا 12 نکته ایمنی برای دوچرخه سواران ارائه می شود:

1. یک مسیر تمرینی مناسب برای خود انتخاب کنید.
2. از وضعیت دوچرخه خود و کارکرد خوب آن، اطمینان حاصل کنید.
3. پیش از پیوستن به شبکه راه ها به اطراف خود خوب نگاه کنید.
4. پیش از هرگونه گردش به راست یا گردش به چپ، به کلیه جهات حرکت ترافیک و احتمالا وضعیت چراغ راهنما توجه کنید.
5. همیشه لباس روشن بپوشید و چراغ روشنایی دوچرخه خود را تمیز کنید.
6. توجه داشته باشید که بیش از دو دوچرخه سوار نمی توانند در کنار هم حرکت کنند.
7. در راه های باریک، هیچ وقت دو دوچرخه سوار با هم حرکت نمی کنند بلکه پشت سر هم حرکت نمی کنند.
8. تنها بچه های کوچک می توانند در پیاده روها دوچرخه سواری کنند.
9. از انجام هرگونه عملیات نمایشی در سطح خیابان اجتناب کنید.
10. ازترک سواری خودداری کنید.
11. همیشه مراقب باشید تا از بروز خطر جلوگیری کنید.
12. اگر در نکات فوق شک دارید، بهتر است پیاده روی کنید.
--------------------
در ابتدا مقرر بود که اولین شهرک آموزش ترافیک کودکان و نوجوانان در زمینی به مساحت 7 هکتار در شمال غربی میدان پونک مستقر گردد ولی بعد از تغییر و تحولاتی در سطح منطقه، در حدود 50% از مساحت بخش شرقی زمین به یک مجتمع تجاری به نام "بوستان" تخصیص پیدا کرد و 50% باقیمانده که در غرب زمین اولیه قرار دارد، به شهرک آموزش ترافیک اختصاص داده شد. قسمتی از جنوب شرقی زمین شهرک نیز برای ساختمان یک مسجد مورد نظر قرار گرفت. بنابراین محدوده زمین شهرک که شامل 35000 متر مربع است، از شرق به مجتمع تجاری بوستان، از جنوب به معبر 35 متری، از غرب به معبر 35 متری و از شمال به یک معبر 16 متری محدود می شود.
پارک آموزش ترافیک در سمت غرب اتوبان شهید اشرفی اصفهانی (باغ فیض) واقع شده است که از جنوب با بلوار شهید بابایی، از غرب با خیابان عدل و از شمال، با خیابان اردیبهشت در ارتباط است.
--------------------
مشخصات اقلیمی

هدف از مطالعات اقلیمی دستیابی به دستورالعمل هایی به منظور هماهنگی طرح با شرایط اقلیمی حاکم بر منطقه است. این دستورالعمل ها از طریق بررسی شرایط آب و هوایی منطقه و تاثیر آنها در تعیین نیازهای زیستی انسان و همچنین پوشش گیاهی به دست می آیند. لذا توجه به شرایط اقلیمی به خصوص در ساخت و سازهای عمومی ضرورتی حیاتی دارد. به دو دلیل عمده این توجهات در شرایط اقلیمی گرم و خشک (منطقه نیمه بیابانی) از ضرورت بیشتری برخوردارند:

1. در اقلیم گرم و خشک، شرایط بحرانی آب و هوایی در بسیاری از اوقات سال روی خواهد داد و در صورت عدم توجه به مسائل اقلیمی در طراحی، پوشش گیاهی دچار مشکل خواهد شد. همچنین در چنین شرایطی استفاده از تاسیسات حرارتی و برودتی در اکثر مواقع سال ضرورت می یابد و در برخی موارد، شرایط داخلی ساختمان های ناهماهنگ با اقلیم را به راحتی و با صرف هزینه های معقول نمی توان در حد قابل قبول و رضایت بخشی تنظیم نمود.

2. عملکرد فضا در میزان تاثیرپذیری آن از شرایط اقلیمی تاثیری قابل توجه دارد. فضایی در مقیاس گسترده با رفت و آمد حجیم مردم مسلما در شرایط اقلیمی ناهماهنگ بیشتر تحت تاثیر قرار می گیرد.

اوضاع جوی

درتهران تعداد ماه های خشک به حدود 7 ماه و تعداد ماه های معتدل به حدود 4 ماه و تعداد ماه های سرد و مرطوب به 1 ماه می رسد. در ساخت کلی اقلیم تهران، 3 عامل جغرافیایی نقش موثری دارند:
1. دشت کویر
2. رشته کوه های البرز
3. بادهای مرطوب و باران زای غربی
از میان این 3 عامل، دشت کویر و بادهای غربی به صورت محسوس، اقلیم تهران را تحت تاثیر قرار می دهند و کوه های البرز، نقش تعدیل کننده اقلیم مناطق دامنه ای و دره های کوهپایه ای را دارند و با اختلاف ارتفاعی که با دشت های جنوبی خود دارند، به جریانات هوای محلی بین کوه و دشت دامن می زنند.
کویر به سبب آنکه هوای گرم و خشک را به همراه گرد و غبار به هر سو می پراکند، در وضعیت هوای تهران تاثیر منفی دارد در حالی که بادهای غربی و کوه های البرز از عوامل مثبت و تعدیل کننده به شمار می روند. با این همه، میزان نفوذ بادهای غربی و اثر ارتفاع کوه های شمالی استان، بدان معنا نیست که نقش کویر را خنثی می سازد زیرا قرار گرفتن سراسر فلات ایران در قلمرو وسیعی از مناطق نیمه خشک جهان (موقعیت عمومی) و کویر مرکزی ایران (موقعیت خصوصی) خود عاملی منفی است که مقدار بارش سالانه در تهران (حدود 220 میلیمتر) این مطلب را تائید می کند.

بررسی افت و خیز دمای هوا با توجه به ارتفاع و عرض جغرافیایی در ایستگاه های مختلف هواشناسی تهران بزرگ نشان می دهدکه گرم ترین ماه در تمام ایستگاه ها، تیر ماه و سردترین ماه، دی ماه است. اختلاف متوسط دمای سالانه در داخل شهر تهران 8/31 درجه سانتی گراد است که گویای دمای بالای حرارتی در ایستگاه پارک شهر در فصل تابستان و دمای پایین زمستانی (3/0 درجه سانتی گراد) در ایستگاه سعدآباد است. همچنین درجه حرارت ماه فروردین در تمام ایستگاه ها رقمی نزدیک به حد متوسط سالانه است ولی بعد از آن، به مدت 6 ماه از سال، حد متوسط دمای ماهانه بیش از حد متوسط سالانه است. در تمام ایستگاه ها دما دارای دو حالت صعودی و نزولی است. از دی ماه میزان حرارت به تدریج افزایش می یابد و به حداکثر خود در تیر ماه می رسد و در ماه های اردیبهشت، تیر، مرداد افزایش دما حالتی تدریجی دارد در حالی که از شهریور ماه به بعد، درجه حرارت به سرعت افت می کند و سپس به حداقل میزان خود در دی ماه می رسد. بدین ترتیب، تابستان ها در تهران به خصوص در جنوب شهر و مرکز آن، گرم است و هرچه به طرف شمال شهر حرکت کنیم، دما معتدل تر می شود و برعکس در زمستان، مرکز جنوب شهر چندان سرد نیست ولی در قسمت های شمال شهر، دمای زیر صفر به کرات مشاهده می شود.

حداقل و حداکثر مطلق دمای تهران
حداکثر مطلق دمای سالانه در تهران، 43 درجه سانتی گراد و حداقل آن 5/11- درجه سانتی گراد است.

وزش باد
در اکثر ماه های سال، بادهای غربی با فرکانس زیاد در شهر تهران مشاهده می شوند. با توجه به اینکه اکثر مراکز صنعتی و کارخانه ای در بخش غربی تهران تاسیس شده اند، اثری بسیار منفی در آلودگی شهر باقی می گذارند و از آنجا که در شرق تهران، کوه های سرخه حصار به صورت سدی شهر را مسدود می کنند، دود حاصل از کارخانجات در فضای شهر انباشته می شود. لذا می توان گفت چگونگی وزش بادها در تهران با موقعیت جغرافیایی و چهره کلی عوارض آن ارتباط نزدیکی دارد. به بیان دیگر، امتداد عمومی این جریانات تقریبا با جهت کلی کوه های البرز، موازی است و بدین ترتیب، تاثیر این کوه ها بیشتر به صورت کاهش سرعت متوسط باد در دره های کوهپایه ای جنوبی ظاهر می شود. پیشروی دامنه های جنوبی ارتفاعات شرق کرج، سبب انحراف وزش های سطحی این جریان ها به سوی بعضی از قسمت های دشتهای جنوبی مانند شهریار می شود و افزایش سرعت نسبی باد در این نقاط ایجاد می شود. به طور کلی کوه های اطراف تهران، مانع موثری در برابر نفوذ توده های هوایی هستند و بدین لحاظ هوای تهران در مجموع، آرامش و سکون بیشتری نسبت به نقاط مجاور خود دارد و دارای بادهای قابل توجهی نیست. گاهی اوقات خصوصا در فصل پاییز و بهار، بادهایی مشاهده می شوند که در واقع، مهمترین منبع تولید کننده بادها در تهران، جبهه ها و توده های هوای شمالی و غربی هستند و بادهایی نیز به ندرت از طرف کویرهای جنوبی و جنوب شرقی می وزد. از آن گذشته، واقع شدن تهران در میان کوه های مرتفع البرز و تپه ماهورهای دامنه جنوبی آن، موجب پیدایش دو جریان ضعیف و آهسته هوا از دشت به کوه در طی روز و از کوه به سمت دشت در طول شب می شود.

بارش
بارش های جوی، مهم ترین شکل بررسی اقلیمی در یک منطقه جغرافیایی است. میزان بارش های جوی بین 9/149 میلیمتر تا 5/343 میلیمتر در داخل تهران متغیر است.

--------------------
دسترسی ها

در شرق سایت، اتوبان شهید اشرفی اصفهانی، محور ارتباطی شمالی-جنوبی است که به میدان آزادی منتهی می شود. در جنوب سایت، بلوار شهید بابایی، محور ارتباطی شرقی-غربی است که به فلکه دوم پونک منتهی می شود. سایت دارای 2 ورودی است که یکی از سمت خیابان عدل و دیگری در سمت خیابان اردیبهشت قرار دارند که البته ورودی سمت خیابان اردیبهشت فعلا مسدود است و مورد استفاده قرار نمی گیرد.
--------------------
توپوگرافی و ابعاد سایت

زمین سایت، تقریبا به شکل مربعی به ضلع 190 متر است. از لحاظ توپوگرافی، جهت شیب کلی زمین، شمال شرقی به جنوب غربی است. بدین ترتیب که از راس جنوب غربی تا راس شمال شرقی، حدود 10 متر، اختلاف ارتفاع وجود دارد که شیبی در حدود 7/3% به وجود می آورد.شیب شمالی-جنوبی زمین در ضلع شرقی در حدود 5/4% و در ضلع غربی حدود 5% است.
شیب شرقی-غربی در ضلع جنوبی حدود 9/0% و در ضلع شمالی حدود 3/0% است. از آنجا که شیب مناسب برای اتومبیل های کوچک برقی 5/2% است، بهترین جهت گیری خیابان ها برای تامین شیب مناسب این خودروها به صورت شرقی-غربی است چراکه در غیر این صورت، نیاز به زیرسازی خیابان ها و پیچ دادن به آنها جهت ازدیاد طول می باشد.
--------------------
دید و منظر سایت

زمین سایت به دلیل وجود میدان و خیابان های عریض اطراف مانند اتوبان اشرفی اصفهانی (46 متری) و بلوار شهید بابایی (35 متری) و نیز به سبب دسترسی به خیابان از سه طرف دارای دیدی بسیار عالی است چراکه امکان دید پرسپکتیوی از خیابان های اطراف و نیز از ساختمان های همجوار برای ناظر فراهم است. با وجود چنین شرایطی ایجاد نماهایی پرتحرک و شاداب و در عین حال، باهویت و شخصیت دهنده به جداره خیابان های اطراف، منطقی است.

دید اصلی زمین طرح از ضلع جنوبی آن (در جداره بلوار شهید بابایی) است که از نظر شیب نیز، قسمت غربی آن در پایین ترین سطح نسبت به کل زمین قرار دارد که به جهت عرض بلوار، امکان دید کلی زمین را از این ضلع به ناظر می دهد.
--------------------
سیستم روشنایی

خصوصیات یک سیستم روشنایی مطلوب:
1. ایجاد روشنایی کافی در محل مربوطه
2. یکنواختی روشنایی
3. عدم چشم زدگی حاصل از چراغ ها
علاوه بر اینکه باید مقدار و هزینه لامپ ها و هزینه تعمیر و نگهداری آنها از لحاظ اقتصادی مقرون به صرفه باشد.
تاسیسات روشنایی را در شهرک ترافیک، مدارهای تغذیه ای تشکیل می دهند که از تابلوهای فرعی منشعب شده اند و شامل یک شبکه سیم کشی برق عادی و یک شبکه سیم کشی برق اضطراری است. سیم های به کار رفته، افشان 5/2 و 5/1 میلی متر مربعی با عایق pvc است. شدت روشنایی فضاهای مختلف مطابق با استانداردهای آلمانی (DIN 5035) و انجمن مهندسی روشنایی (IEC) است که البته با توجه به مقتضیات کشور، بعضی از موارد با تغییرات جزئی مدون شده اند.
--------------------
روشنایی محوطه

1. روشنایی محل عبور ماشین و پارکینگ
2. روشنایی محل عبور افراد پیاده و راه های فرعی و فضای سبز
بهتر است برای روشنایی عبور ماشین و پارکینگ، از چراغ های با لامپ جیوه (از نوع جیوه ای استارت سریع و یا رشته ای) استفاده شود. شدت روشنایی برای خیابان ها 10-6 لوکس و برای پارکینگ با سقف ایرانیت با توجه به تراکم ماشین، 12-10 لوکس است. برای محل های عبور افراد پیاده از چراغ های رشته ای با حباب کروی و با پایه کوتاه استفاده می شود تا به زیبایی فضا نیز کمک شود. شدت روشنایی تقریبا 10 لوکس است و فواصل پایه ها با توجه به محوطه سازی و فضای سبز تعیین می شود. روشنایی فضای سبز توسط چراغ های رشته ای با پایه های کوتاه و متوسط 60 سانتی متری تا حدود 2 متری تامین می شود و شامل نورتابی به قسمت های گلکاری و محل های عبور در محوطه سبز است. برای نورتابی به ساختمان ها از نورافکن هایی با لامپ هالوژن استفاده می شود.
--------------------
سیستم ارتباطی (تلفن)

سیتم تلفن شهرک آموزش ترافیک که مرکز اپراتوری آن، در ساختمان کنترل تارفیک واقع است، دارای میز اپراتوری است که کابل کشی های اصلی تلفن، جعبه تقسیم های شاخه ای و یک شبکه کابل کشی به پریزهای تلفن روی آن نصب اشت. ظرفیت تلفن برای کل مجموعه 10/30/100 است یعنی 10 خط خارجی به آن وصل است؛ 30 مکالمه تلفنی آنی را می تواند فراهم کند و 100 خط داخلی را نیز دارد.
تجهیزات مرکز تلفن: شامل یک دستگاه سوئیچینگ با محفظه بسته است که کلیه دستگاه های لازم برای انجام عملیات زیر در آن نصب خواهد شد: مدارهای خطوط، مدارهای اتصال، جستجو کننده ها، سلکتور انتهایی، مدارهای زنگ و برق.
امکانات این سیستم: سیستم شماره گیری داخلی سه شماره ای، دستگاه تامین نیروی شارژ کننده اتوماتیک.
--------------------
سیستم آبرسانی

منظور از آبرسانی، تامین آب سرد و گرم مصرفی و ایجاد فشار لازم برای مصرف در ساختمان های مختلف شهرک و نیز مصرف تاسیسات گرمایی، تهویه مطبوع و آبیاری محوطه است. شبکه آبرسانی اساسا یک شبکه آب آشامیدنی است و باید نکات ایمنی و بهداشتی مربوط به شبکه آب آشامیدنی در آن مراعات شود. در موارد خاص، شبکه آبرسانی و آبیاری از یکدیگر تفکیک می شوند که در این پروژه به علت تامین شبکه آب آشامیدنی و آبیاری از یک منبع از سیستم مشترک استفاده می شود.
--------------------
سیستم جمع آوری و دفع فاضلاب

به جهت حجم کم فاضلاب تولیدی و مناسب بودن برای جذب آّب، از چاه های جذبی جهت جذب فاضلاب استفاده شده است. جهت تخلیه فاضلاب سبک و سنگین جمع آوری شده توسط لوله کشی فاضلاب، دو نوع چاه در محوطه ساختمان ها حفر شده است.
1. چاه فاضلاب دستشویی و سرویس های بهداشتی
2. چاه مخصوص آب باران و برف
--------------------
سیستم گاز رسانی

گاز طبیعی در منطقه توزیع شده است. بنابراین گاز طبیعی شهری، سوخت مصرفی در شهرک آموزش ترافیک را تشکیل می دهد. گاز طبیعی شهری دارای ارزش حرارتی معادل 9407 کیلوکالری در متر مکعب است که با استفاده از مقدار مصرف دستگاه های مختلف بر حسب کیلوکالری بر ساعت می توان میزان مصرف را بر حسب متر مکعب در ساعت به دست آورد.


توضيح:
نمودارها، جدول‌ها و طرح‌ها همه حذف شده‌ن. عکس‌ها هم همينطور! براي همين ممکن‌ه مطلب يه کم بريده به نظر برسه. حوصله ندارم بخوام بشينم مرتب‌ش کنم و يه چيز جديد ازش بسازم. فقط خواستم اينجا باشه که اگه کسي سرچ کرد، يه چيزي پيدا کنه و خيلي هم نااميد نشه. حالا اگه واقعاً کسي اطلاعات بيشتري لازم داره، من کمک مي‌کنم...


*زيباترين قلب

روزي مرد جواني وسط شهري ايستاده بود و ادعا مي كرد كه زيباترين قلب را در تمام آن منطقه دارد. جمعيت زيادي دور او جمع شدند. قلب او كاملاً سالم بود و هيچ خدشه اي بر آن وارد نشده بود. پس همه تصديق كردند كه قلب او به راستي زيباترين قلبي است كه تاكنون ديده اند.

مرد جوان، در كمال افتخار، با صدايي بلندتر به تعريف از قلب خود پرداخت.
ناگهان پيرمردي جلو جمعيت آمد و گفت:اما قلب تو به زيبايي قلب من نيست!
مرد جوان و بقيه جمعيت به قلب پيرمرد نگاه كردند.

قلب او با قدرت تمام مي تپيد، اما پر از زخم بود. قسمت‌هايي از قلب او برداشته شده و تكه هايي جايگزين آنها شده بود؛ اما آنها به درستي جاهاي خالي را پر نكرده بودند و گوشه هايي دندانه دندانه در قلب او ديده مي شد. در بعضي نقاط شيارهاي عميقي وجود داشت كه هيچ تكه اي آنها را پر نكرده بود.

مردم با نگاهي خيره به او مي نگريستند و با خود فكر مي كردند كه اين پيرمرد چطور ادعا مي كند كه قلب زيباتري دارد.
مرد جوان به قلب پيرمرد اشاره كرد و خنديد و گفتحتماً شوخي مي كني!

قلب‌ت را با قلب من مقايسه كن. قلب تو، تنها مشتي زخم و خراش و بريدگي است. پيرمرد گفت درست است؛ قلب تو سالم به نظر مي رسد اما من هرگز قلب‌م را با قلب تو عوض نمي كنم. مي داني؟ هر زخمي نشانگر انساني است كه من عشق‌م را به او داده ام؛ من بخشي از قلبم را جدا كرده ام و به او بخشيده ام. گاهي او هم بخشي از قلب خود را به من داده است كه به جاي آن تكه بخشيده شده، قرار داده ام اما چون اين دو عين هم نبوده اند، گوشه هايي دندانه دندانه در قلب‌م دارم كه برايم عزيزند چرا كه يادآور عشق ميان دو انسان هستند.
بعضي وقتها بخشي از قلبم را به كساني بخشيده ام اما آنها چيزي از قلب خود به من نداده اند. اينها همين شيارهاي عميق هستند. گرچه دردآورند، اما يادآور عشقي هستند كه داشته ام. اميدوارم كه آنها هم روزي بازگردند و اين شيارها عميق را با قطعه اي كه من در انتظارش بوده ام، پر كنند. پس حالا مي بيني كه زيبايي واقعي چيست؟

مرد جوان بي هيچ سخني ايستاد. در حالي كه اشك از گونه هايش سرازير مي شد، به سمت پيرمرد رفت. از قلب جوان و سالم خود قطعه اي بيرون آورد و با دست‌هاي لرزان به پيرمرد تقديم كرد. پيرمرد آن را گرفت و در قلب ش جاي داد و بخشي از قلب پير و زخمي خود را به جاي قلب مرد جوان گذاشت.

مرد جوان به قلبش نگاه كرد؛ ديگر سالم نبود، اما از هميشه زيباتر بود زيرا كه عشق، از قلب پيرمرد به قلب او نفوذ كرده بود...


*۷ آبان

*گاهي خوب‌ه آدم بزنه به بي‌خيالي؛ بشينه کليپ‌هاي خنده‌دار اندي رو تماشا کنه. بگه ايول! چقدر خوشحال‌ن اينا :دي

*مراسم نخودچي‌خورون! پاي تلفن!!!


*۶ آبان

*خواب ديدم -تازگيا زياد خواب مي بينم!- با مريم -دوست دوران دانشکده!- رفتيم دانشکده. بعد ديدم همه‌ش خوشحال‌ه و هي مي‌خنده و اينا؛ پرسيدم چرا انقدر خوشحالي؟ چي شده؟ گفت دو روز پيش عروسي‌م بود. هنوز خوشحال‌م!

صبح قرار بود با دوست‌م بريم دانشکده، دنبال کاراي فارغ التحصيلي‌مون. از اونجا به مريم تلفن زدم. ديدم کلي شلوغ‌ه و صداي آهنگ مياد و اينا. گفت امروز عقد خواهرم‌ه!
انقدر خوشحال شدم. آخه هواخرش سيصد سال با آدمي که ارزش‌ش رو نداشت به هيچ عنوان، دوست بود و اصلاً قبول نمي‌کرد که طرف، آدم نيست! نمي دونم معجزه شد، براي کسي کاري انجام داده بود يه زماني، چي شد که عقل‌ش اومد سر جاش و با يکي ديگه ازدواج کرد. اون آدم رو هم يکي از آشناها معرفي کرده بود و از هم خوش‌شون اومده و غيره و خب خواهر مريم اصلاً آدم اين مدلي‌اي نبود. جالب بود کلاً. قسمت‌ش بود اينجوري بشه ادامه‌ي زندگي‌ش. به قسمت و تقدير و سرنوشت و اينطور چيزا معتقدي؟...

*يه دوست خوب، هميشه يه دوست خوب‌ه؛ هرچي هم پيش بياد، باز در نهايت، برات دوست خوبي‌ه. امروز برخوردي از يکي از دوستام ديدم که شايد بتونم بگم خيلي تعجب کردم. خيلي قشنگ‌ه که آدم گاهي مي‌تونه بزرگ شدن يا بزرگتر شدن بقيه‌ي آدما رو ببينه. يعني من هم انقدر تغيير کردم توي اين چند سال؟ شايد اگه فقط ظاهرش رو ببيني و مث احمقا سريع بخواي درباره‌ش نظر بدي، عمراً حدس نزني انقدر بتونه متفاوت فکر کنه. مي گفت براي خدا، بعضي بنده‌هاش خيلي خاص محسوب ميشن چون خيلي بيشتر از آدمايي که جانماز آب مي‌کشن، ايمان دروني دارن به غيب و خيلي قشنگ‌ه که اين، توي کارهاي روزمره‌شون به وضوح ديده ميشه؛ مث کمک کردن به آدماي ديده بدون هيچ چشمداشتي، مث اينکه خودت رو انقدر بالاتر و برتر از خيلي کارها بدوني که حتي اگه همه‌ي دوروبري‌هات هم اهل خيلي چيزا باشن، مث اونا نشي و بگي اينا همه‌شون احمق‌ن.. مث درس خوندن، مث اشتياق قشنگي که بعضيا براي ياد گرفتن دارن، مث خيلي چيزاي ديگه؛

موضوع اينه که دين خيليا که کلي هم ادعا دارن، نه تنها با دين درست و اصلي فرق داره خيلي، بلکه اصلاً يه چيز کاملاً متفاوت‌ه. برخلاف روش اصلي‌ه اصلاً و خيلي دل آدم مي سوزه که بعضيا با کاراشون، همه چيز رو خراب مي‌کنن.

دوست‌م مي گفت يه بار رفته بودم مسجد براي نماز جماعت. يه دختري رفت بدوبدو وضو گرفت و اومد تو و خب هول بود به نماز برسه. کفش‌هاش رو گذاشت زير جاکفشي و رفت توي صف نماز.قيافه ش رو هم نگاه مي‌کردي، اصلاً شکل نماز خوندن و اين حرفا نبود. يه دونه از اين خانوما که حس مي‌کنن مسجد ارث پدري‌شون‌ه، دويد رفت کفش‌هاش دختره رو پرت کرد بيرون!

دوست من هم زبون دراز -دست‌ش درد نکنه!- خيلي آروم توي گوش اين خانوم‌ه گفت چرا اين کار رو کردي؟ نميگي اين آدم اگه حرکت تو رو ببينه، شايد، شايد از خيلي چيزا بدش بياد؟ شايد فکر کنه اين چه دينيه که مردم به خودشون اجازه ميدن با هم اينطوري برخورد کنن و اسم خودشون رو هم بذارن کسي که به غيب و خيلي چيزا ايمان و اعتقاد داره.

خانومه هم شروع کرد بلندبلند جواب دادن و جيغ‌جيغ کردن که اين دختره کفش‌هاش نجس بود! -درحالي‌که توي دين، اگه نمي‌دوني چيزي نجس هست يا نه، خب بايد بگي نيست!- دوستم گفته بود شما از کجا مي دوني آخه؟ کي چنين حرفي زده؟
و جالب‌ه که چند تا ديگه شبيه اين خانومه بودن که طرف‌ش رو گرفتن و شلوغ‌ش کردن و اينا و خب دوستم گفت رفتم کفش‌هاش دختره رو اوردم گذاشتم توي جاکفشي و ترجيح دادم با چنين آدمايي که از خودشون دين تازه اختراع مي‌کنن و حرف حساب به گوش‌شون نميره، چونه نزنم بيخودي ولي چقدر پيش مياد که خيليا از مدل دينداري بقيه به قدري متنفر ميشن که ترجيح ميدن تظاهر کنن هيچي براشون مهم نيست.

راست ميگه.. خيليا نمي‌فهمن دارن چه کار مي‌کنن و اسم جهل خودشون رو ميذارن دين.. خيليا هستن که در مقام حکم دادن نيستن ولي همينطوري غلط همه چيز رو به بقيه ميگن و سوال‌هاي مردم رو هم جواب ميدن! با علم نصفه و نيمه ي خودشون مث اين خانومايي که توي جلسه‌ها و غيره مي‌خونن و خب احساس مي‌کنن اجازه‌ي لکچر دادن هم دارن ديگه! مث آدمايي که وقتي مي‌بينن يه آدم تازه که نمي‌شناسن يا به بچه‌ي کم‌سن و سال نشسته توي چند رديف اول صف نماز، اصلاً نمي‌فهمنن چي دارن مي‌خونن و چه کار دارن مي‌کنن و فقط ميخوان مچ طرف رو بگيرن و بگن فلان چيز رو اشتباه انجام دادي که ضايع‌ش کنن و اسم ش رو هم بذارن خيرخواهي!

شعار نميدم! ديدم که ميگم! شايد از اون برخورد تا چند وقت هم ناراحت بوده‌م ولي نبايد به خاطر آدماي اين مدلي، من بخوام اشتباه کنم؛ شايد به خاطر همين‌ه که ياد گرفتم با بقيه چطوري برخورد کنم.. که مدل‌هاي غلط و من-در-آوردي دينداري يه عده بي‌سواد رو با دين اصلي اشتباه نکنن که لااقل مسئول اشتباه اونها من نباشم.. که فکر نکنن آدمي که به خيلي چيزا معتقده، از زندگي‌ش چيزي نمي‌فهمه. کاملاً برعکس‌ه. منکر اين نميشم که شايد رعايت طرز خاص لباس پوشيدن، سخت‌ه گاهي وقتا اما اينطوري من يکي که حس بهتري دارم.مثلاً چند درصد مردم مي‌دونن که درس خوندن و ياد گرفتن در شب قدر، خيلي بهتر و باارزش‌تر از دعا خوندن‌ه؟ قرار بوده مسلمون‌ها از همه تر تميزتر و باسوادتر و مودب‌تر باشن. انقدر فرق داشتن که توي جنگ‌هاي قديم، مسلمونا رو از تميزي‌شون مي شناختن! چطوري اين خانوماي گنده‌ي بد هيکل کثيف حس مي‌کنن نمونه ي کامل دين هستن و براي بقيه لکچر هم ميدن و کلي هم ادعا دارن خيلي وقتا؟!

دوست‌م به اون خانوم گفته بود اينجا خونه‌ي شما نيست که با کسي اينجوري برخورد مي‌کني و کفش‌هاش رو پرت مي‌کني بيرون! خونه‌ي خداست. صاحب‌ش شما نيستي.. فکر کردم ما قرار نيست با مهمون‌هامون هم بد رفتار کنيم؟ چي مي‌دونيم با اين همه ادعا؟

*يه طوري ميشه ديگه؛


*۵ آبان

*در راستاي علاقه‌ي وحشتناک من به رنگ آبي، به جز اون گردنبند فيروزه -اصل يا تقلبي بودن‌ش که فرقي نداره؛ قشنگ‌ه. دوست‌ش دارم. همين برام کافيه. بي‌خيال!- يه بلوز -تک‌پوش؟ نمي‌دونم!- آبي هم مامان اينا که رفته بودن بيرون برام گرفتن. شايد اخلاق‌م يه کم بهتر شه!

* از اون مريم‌هاي عزيزدردونه‌ي شيرين که هميشه مي خندن، هميشه به حرف‌هات گوش ميدن و هميشه ميخوان بخشي از اون آرامش رو تو هم داشته باشي. اگه نداري، بهت ميدن خب! (: نمي دونم مريم. شايد نه راه من درست‌ه، نه راه پيشنهادي تو خوب‌ه. شايد ديد مون فرق داره يا شناخت‌مون. نمي دونم مريم ولي.. حالا يه‌طوري ميشه.. اما خواستم بگم مرسي براي حرفاي امشب.. براي همه‌ي اون يک ساعت و خرده‌اي که برام وقت گذاشتي.. به جاش، يه عالم چيزاي خوب از خدا ميخوام برات. حتماً بهت ميده (:


*۴ آبان

*بابا! چطوري بگم؟ لازم نيست تمام مدت! با مهمون بدبخت حرف بزنين! بذارين سي ثانيه ذهن‌ش استراحت کنه آخه! حال‌م به هم خورد وقتي تمام مدت، با صداي بلند هي از اينور اونور باهام حرف زدين! بس‌ه! خفه شين خب! خواهش مي‌کنم! بعد نگين چرا خونه‌ي ما نمياي‌ها! تا اطلاع ثانوي من عمراً بيام اونجا ديگه! حس مي‌کنم مغزم داره منفجر ميشه!

*از اون روزا که از راحتي و خوشحالي ديگران، يه عالم ذوق مي‌کني (:



[Link] [2 comments]






2 Comments:

» برای کتاب بهت بگم که از پیک زبان هم میتونی بگیری..کامل تره تعداد کتابا و ایناش..اگه هم فقط کتاب داستان انگلیسی میخوای شهر کتاب بهترین منبع ه! برای بقیه پستتم همه شو خوندم..ما حیف یادم نمیمونه چی باید یگم...اما خوشم میاد اینقده زیاد می نویسی!!

Posted at 11:11 PM  

» وقتی اینجور صمیمی می نویسی دلم واست قیلی ویلی می ره:)
مرسی از مهربونیت گلی

Posted at 12:05 AM