About Me
مريم خانوم!
شيفتهي صدای محمد اصفهانی، کتابهاي پائولو کوئيلو، ترانههاي اندي و کليهي زبانهاي از چپ به راست و برعکس! پروفایل کامل مریمی.. Maryami_Myself{@}yahoo.com Previous Posts Friends Ping تبادل لینک اونایی که بهم لینک دادن Maryam, Me & Myself* 118 GSM ويکيپديا No Spam پائولو کوئیلو آرش حجازی محمد اصفهانی انتشارات کاروان ميديهاي ايراني Google Scholar Song Meanings وبلاگ پائولو کوئیلو کتابهاي رايگان فارسي Open Learning Center ليست وبلاگهاي به روز شده
لينک دادن، به معناي تائيد مطالب از جانب من نيست.
Archive
● بهمن۸۲ Counter Subscribe
ايميلتون رو وارد کنين تا مطالب جديد براتون فرستاده بشه.
|
Saturday, March 03, 2007
راهنماي شرکت در کنکور کارشناسي ارشد دانشگاهها و موسسات آموزش عالي
*۱۱ اسفند *آخييييييييييييش! خيالم راحت شد! روش پاک کردن ويروس new floder از ويندوز: اول ويندوز رو ريست - reset - کنين. بعد به هيچي دست نزنين! هيچ فولدري رو باز نکنين. از روي CD -لازم نکرده دانلود کنين!- آنتي ويروس NOD 32 رو نصب و اجرا کنين. بذارين همهي کامپيوتر رو کامل اسکن کنه. خودش ويروس -تروجان در واقع- رو پيدا ميکنه. بعد که پاکش کردين و خيالتون راحت شد، ميتونين NOD 32 رو uninstall کنين و يه آنتي ويروس اساسيتر مث kaspersky نصب کنين و به خودتون قول بدين که ديگه آدم ميشين و هميشه آنتي ويروستون رو به روز نگه ميداريد! :دي به من چه که روشم يا توضيحم چندان علمي نيست. مهم اينه که جواب ميده :دي *خدا عمرت بده! خوشبخت شي! پیر شی! خير از جوونيت ببيني! دست به خاک مي زني طلا بشه. کامپيوترم درست شد (: *۱۲ اسفند *براي ارسال sms با کامپيوتر ثبت نام کنيد. *اين شما و اين عکس جينگول من! البته چون کوچولوئه مجبور شدم خيلي برم جلو. براي همين کيفيت نداره زياد. شب هم بود؛ نور هم نداشتم! مجبورم انگار :دي *آخه نميگي من شايد انگليسي بلد نباشم. مرسي به هر حال... *من انقدر چکمهي خز و خيل عجيب غريب ديدهم که اين توش گمه. دلم ميخواست بودي اون شب که با خواهر گرامي رفته بوديم کفش بخره. دقيقاً ياد گلادياتورها و جنگ ستارگان و همه چيز ميفتادي جز چکمه! از پولکدوزي تا خرمهره و قطعات فلز و سپر و پيکان و نيزه و همه چيز خلاصه روش پيدا ميشد. *دومين فاجعهي قرن به روايت خرس قهوهاي *کنکور امسال هم در سلامت کامل برگزار شد. من که به قول خواهرم بايد آفتابه! مي بردم با خودم واقعاً.. ديشب نشست کلي برام مغز بادوم و پسته و فندق گذاشت توي کيفم. بعد قرار شد ساندويچ و چاي و اين چيزا هم ببرم با خودم. يادمه براي کنکور کارشناسي خالهم ميگفت هندونه با خودت ببر. پشتي ببر خسته نشي. آخرش هم کلي شربت و کلوچه و گردو و کشمش بردم که همه رو سر سوالهاي زمينشناسي استاد کردم به سلامتي. عوضش همون سال قبول شدم زياد احساس پشيماني و حماقت بهم دست نداد ولي خب امسال، تکليفم مشخصه کاملاً. خواهر گرامي هي سفارش ميکرد که لااقل دو تا تست رو درست بزن که نيان به عنوان نفر آخر کنکور باهات مصاحبه کنن. آخرش هم گفت ولي جداً دلم ميخواد پزشکي قبول بشي! :دي اصولاً من هيچوقت هيچ امتحاني رو در عمرم رد نشدم. از امتحانهاي مدرسه بگير تا کنکور و واحدهاي دانشگاه و کلاس رانندگي و زبان و خط و همه چيز ولي اينبار اصلاً رفتم که به همه ثابت کنم عدم موفقيت، اصلاً به معني شکست نيست و اين حرفا! و خب چون عمراً خودم رو ناراحت نميکنم، بر آن شدم که يه راهنماي شرکت در آزمون سراسري دانشگاهها و موسسات آموزش عالي بنويسم براي همهي عزيزان درسخون! راهنماي شرکت در کنکور کارشناسي ارشد دانشگاهها و موسسات آموزش عالي.. يا چگونه در کنکور به ما خوش بگذرد... ۱. جزء اولين نفراتي باشيد که براي نامنويسي در کنکور -مسلماً از طريق اينترنت- اقدام ميکنند. فقط هم براي ثبت نام آنلاين بشيد نه چت و وبگردي و اين کارا. ۲.زودتر از همه نسبت به اخذ کارت ورود به جلسه اقدام کنيد. اينطوري مجبور نميشين کلي توي صف بايستيد. ريخت رقباتون رو هم نميبينين. ۳. از دو روز قبل از کنکور، حق داريد هر آهنگ رو فقط يک بار گوش بديد چون اگه يک بار، بشه دو يا سه بار، آهنگه کرم مغزتون ميشه و سر امتحان هي صداي ساز و آواز ميپيچه توي ذهنتون. حيفه خب! اين همه زحمت کشيدي! دو روز آهنگ گوش ندي هيچيت نميشه. ۴. ديدار با در و همسايه و فک و فاميل و دوست و آشناها باشه براي بعد از امتحان. ممکنه يکيشون سرما خورده باشه. بعد شما هم مريض ميشين. بعد روز امتحان، از اون سردرد قشنگا ميگيرين. بعد همهي زحماتتون به هدر ميره. ۵. شب قبل از کنکور، موقع درس خوندن نيست ديگه. به جاي اين کارا، کارت ورود به جلسه، کارت شناسايي معتبر عکسدار، ۲۰ تا مداد نرم پررنگ، تراش، پاککن، نوشابه -از اين کوچيکا-، آجيل، کلوچه، ليوان، مقاديري تخمه و چند تا دستمال بذارين توي يه نايلون که فردا با خودتون ببريد. ممکنه اجازه ندن کيفتون رو ببرين سر جلسه. ۶. حتماً نسبت به شناسايي حوزهي برگزاري امتحان اقدام کنيد. روي نقشه، خيابونها رو نگاه کنيد. از ۱۱۸ شمارهي حوزهي مربوطه رو بگيريد و آدرس رو از هر کي که گوشي رو برداشت سوال کنيد. از دوستاتون که اون حوالي رو بلدن سوال کنيد. آخرش هم براي اطمينان با آژانس بريد و پاي تلفن بگيد رانندهاي رو بفرستن که اون مسير رو بلد باشه. ۷. شب سعي نکنيد خيلي زود بخوابيد چون بدتر اعصابتون خورد ميشه! ۸. چون حتماً در طول شب ۲۰۰ بار از خواب بيدار ميشين به دوستتون بسپاريد لطف کنه اون شب ديرتر بخوابه و هي براتون آفلاين بذاره يا مسج بزنه که استرستون کم بشه. ۹. صبحانه بخوريد حتماً ولي شير و بيسکويت کرمدار نخوريد چون ممکنه دلدرد بگيريد. ۱۰. لباس راحت بپوشيد -نه حالا لباس خواب- ولي مثلاً يقه اسکي نباشه چون مياد روي اعصابتون. ۱۱. به محض ورود به حوزهي برگزاري امتحان با چند نفر سر صحبت رو باز کنيد و تا ميتونيد هروکر بخنديد. از همه هم اعتراف بگيرين که واقعاً چقدر درس خوندن؟ و چند سالشونه؟ براي روحيهتون خوبه. ۱۲. به هيچ وجه به صداي گوشخراش اون خانومه که هي ميگه مراقبان گرامي، اجراي بند يک... مراقبان گرامي، اجراي بند دو.. گوش ندين. آدم حس ميکنه توي زندانه! ۱۳. اين وسط خوش به حال يه سري از آقايون ميشه که مراقب جلسه هستن مخصوصاً موقع تطبيق دادن عکس روي کارت با چهرهي دخترا چون ميتونن تا دلشون ميخواد با دقت به چشماي طرف زل بزنن. شما فقط يه لحظه بهش نگاه کنيد که نگه کس ديگهاي هستيد. بقيهش رو براش قيافه بگيريد. مشکل خودشه. ۱۴. وقتي امتحان شروع شد، اصلاً به خودتون استرس وارد نکنيد. مطمئن باشيد ۹۰٪ اينايي که دارن اداي دانشمندا رو درميارن، دقيقاً اندازهي شتر دو کوهانه هم حاليشون نيست. خيلياشون فقط منتظر وقتين که بتونن برن بيرون. باور کنيد! ۱۵. از سوالهايي که مياد روي اعصابتون بگذرين. به سوالهايي هم که بلد نيستين جواب ندين. شانس درست بودنش، ۲۵٪ ه. اينجور موقعها هم شانس آدم معلومه کجا ميره :دي ۱۶. براي تضعيف روحيهي بقيه هم که شده، نيم ساعت زودتر سوالها رو تموم کنيد و هي اداي کسايي رو خسته شدن و ميخوان برن قدم بزنن يا آب بخورن دربيارين. ميتونين اصلاً به يکي از مراقبا بگين ميخواين برين آب بخورين. بعد اون فکر ميکنه شما ميخواين برين دستشويي و روتون نميشه بگيد. تا دم در دستشويي شما رو همراهي ميکنه و با لبخند منتظرتون ميمونه. اگه کاري نداريد توي آينه لباسهاتون رو مرتب کنيد و با لبخند بياين بيرون. ۱۷. حالا موقع پذيراييه! ميتونيد خوراکيهاتون رو بخوريد. ۱۸. وقتي سري اول سوالها رو جمع ميکنن و سري دوم رو ميارن، تيتاپ هم ميدن. بعد همه بازش ميکنن و کلي سروصدا ميشه. شما ميتونين با خونسردي هر چه تمامتر سوالها رو نگاه کنيد تا اگه احياناً چيزيش آشنا بود جواب بدين. ۱۹. نميخواد زياد دقت کنين. سرتون درد ميگيره. ورقهها و کارت ورود به جلسه رو تحويل بديد. به مراقبين محترم خسته نباشيد بگين. از ساختمون بياين بيرون. اگه حالتتون خيلي شبيه کساني باشه که راه رو گم کردهن حتماً يکي از آقايون يا خانوما راه رو بهتون نشون ميدن. کيفتون رو تحويل بگيريد -کنکور کارشناسي نيست که پرتش کنيد گوشهي حياط- و يه کم قدم بزنيد خستگيتون کم بشه. ۲۰. تشريف بياريد خونه. از خواهرتون براي پختن «قيمهي کنکور» تشکر کنيد. ۳ ساعت بخوابيد. وقتي بيدار شديد، جواب همهي ايميلها و smsهاي چطور دادي رو با :دي و ؛پي بديد. وقتي طرف شاکي شد، بگيد اين چه طرز سوال کردنه؟ اگه منظورت کنکوره، ... ولي فداي سرم. نخونده بودم خب. پ.ن: خودتون ميدونيد که اگه خونده بودين هم خيلي فرقي نميکرد احتمالاً! نتايج: ۱. اگه نميخوان کسي قبول بشه، خب اصلاً چرا امتحان ميگيرن؟ ۲. کتب باستاني، منابع سوالهاي vocab بودهن حتماً. مث اينه که از يه خارجي معني کلمههاي کتاب تاريح بيهقي رو بپرسي! نامردي نيست خداييش؟ ۳. اگه از تاريخچهها سوال بدن به اين نتيجه ميرسي که لعنت به هر چي دانشمند و مخترعه. گناه دارن. حالا نميخواد خيلي هم نفرينشون کنيد. ۴. براي اينکه دلتون خنک شه ميتونيد تصور کنيد که مراقبها هيچ کدوم ديپلم هم ندارن :دي اون خانومي هم که هي ميگفت مراقبين محترم! اجراي بند سه... به مداد ِ نرم ِ پررنگ ميگفت مداد ِ نرم.. پررنگ! پس ديپلمش رو هم به زور گرفته. ۵. و خانومها: به درک! اگه قراره آخرش بچه بزرگ کردن باشه، فوق ليسانس ميخوام چه کار؟ آقايون: به درک! فوقش ميرم يه مدرکي ميگيرم که بگم فوق ليسانس دارم. ۶. بعدش: خانومها از فردا ميشينن به درس خوندن دوباره. آقايون: ميذارن براي آخراي پاييز سال ديگه.. ۷. جوجه رو اخر پاييز مي شمارن. ۸. ميدونم هيچ ربطي نداشت! ۹. اصولاً آدم وقتي قاطي ميکنه، پرت و پلا زياد ميگه. بس نيست؟ بلند شو برو خب! *۱۳ اسفند *تو هم در گذر٬ قشنگی؛ در گذر... *تو این همه وسیلهي ارتباطی مختلف که داریم، فقط یکیشه که Push میکنه؛ و اونم تلفنه؛ یعنی هر وقت که دلش بخواد زنگ میزنه و تو هم باید همون موقع گوشی رو برداری و جواب بدی. حالم ازش به هم میخوره. واقعاً چیز نکبتیه. این آمریکاییها که اینقدر ادعای Privacy شون میشه چه توجیهی واسه این آشغالی که اختراع کردن دارن؟ بل عزیز! با تمام احترامی که برات قائلند، باید بگم در زمان خودت به نوع عجيبي... روزی رو میبینم که هیچ اثری از این ابزار نکبت روی این کرهي خاکی وجود نداره. و اون روز، روز بلوغ فرهنگی بشر در ارتباطات و مخابراته. *ریاضیات به طور خلاصه، عامل به ... کشیده شدن علوم تجربیه... *واقعاً نميدونم بايد چي کار کنم؟ واقعاً نميدونم.. جالبه؛ بعضي وقتا که خدا به جاي آدم تصميم ميگيره وهولمون ميده توي يه راهي، کلي شاکي ميشيم که پس ما اينجا چه کارهايم؟ مگه مسخرهايم ما؟ عروسک خيمه شب بازيت که نيستيم. بذار خودمون تصميم بگيريم... وقتي که ميذاره خودمون تصميم بگيريم ميگيم مگه تو خدا نيستي؟ چرا هيچ کاري نميکني؟ فکر کردي من چيم؟ چقدر ازم توقع داري؟... حالا من واقعاً نمي دونم بايد چي کار کنم... *بهش گفتم توي گذشته، هيچ چيز، غلط نبوده؛ غصهش رو نخور. اصلاً نميخواد بهش فکر کني.. موضوع اينه که وقتي تو کسي رو دوست داري، اون اصلاً متوجه نميشه.. شايدم کس ديگهاي رو دوست داره و معمولاً اون «کس ديگه»، کسي رو که تو دوستش داري، دوست نداره.. و معمولاً کسي هم هست که تو رو دوست داره ولي تو متوجه نيستي و حتي اگه خيلي رک اين رو بهت بگه، يا باور نميکني يا اهميت نميدي.. و خب يه روزي همهي اين ماجراها تموم ميشن. تو ديگه اون رو دوست نداري؛ اون ديگه دنبال جلب محبت «کس ديگه» نيست؛ اوني هم که تو رو دوست داشته، قبول ميکنه که تو دوستش نداري و ميره؛ بعد هر چهار تاييتون تنها ميشين و تصميم ميگيرين چه چند وقتي اداي مجنون رو در بيارين.. ولي همه زود همه چيز رو فراموش ميکنن.. همه به جز تو... پس ديدي که قضيه انقدرها هم دردناک نيست. يعني اصلاً چيز خاص، عجيب يا حتي مهمي نيست. کسي رو دوست داشتي که الان ديگه دوستش نداري. کسي هم که دوستت داشته الان ديگه دوستت نداره. همه چيز، مث يه بازيه. مث يه نمايشنامه؛ يه جورايي بهش محکومي عزيزم. پس به خودت سخت نگير. بذار هميشه اون نقش خوشحاله مال تو باشه. خب؟ (: [Link] [2 comments] 2 Comments:» وای خدا حال کردم عزیزم با این راهنمایی که نوشته بودی..خیلی باحال بود..دستت درست! Posted at 11:38 PM » chi? ki ? koja? man tanha khordam? chio? nekbatam??? :O khob vase chi?? man kiam asan? to ki hasti?? inja kojast????? Posted at 4:40 PM |